معنی سربلند سربلند سرافراز، سرفراز، مفتخر، با افتخارسربلند ساختن: کنایه از کسی را سرافزار کردن، مفتخر ساختنسربلند شدن: کنایه از سرافراز شدن، مفتخر گشتنسربلند کردن: کنایه از سربلند گردانیدنسربلند گشتن: کنایه از سرافراز شدن، مفتخر گشتن تصویر سربلند فرهنگ فارسی عمید