جدول جو
جدول جو

معنی سربرگ - جستجوی لغت در جدول جو

سربرگ
عنوان
تصویری از سربرگ
تصویر سربرگ
فرهنگ واژه فارسی سره
سربرگ
((~. بَ))
کاغذی که نام و مشخصات یک مؤسسه یا شخص بر بالای آن چاپ شده است، بخش بالایی و جدا شدنی ورقه های امتحانی که امتحان شونده نام و مشخصات خود را بر آن می نویسد
تصویری از سربرگ
تصویر سربرگ
فرهنگ فارسی معین

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از سرخرگ
تصویر سرخرگ
شریان
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از پربرگ
تصویر پربرگ
گیاهی که برگ بسیار دارد، بسیار برگ، کسی که ساز و سامان و توشۀ بسیار دارد
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از سربرغ
تصویر سربرغ
جایی از نهر که با سنگ و خاک جلو آن را ببندند تا آب داخل جوی دیگر شود، جایی که آب از نهر وارد جوی کوچک شود، بندآب، برغ، برغاب، وارغ
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از سرخرگ
تصویر سرخرگ
رگی که خون را از قلب به قسمت های مختلف بدن می رساند، شریان، رگ جهنده
فرهنگ فارسی عمید
((سَ بَ))
جایی که آب از چشمه یا رودخانه در تالاب و برغ رود و در آن جا جمع گردد
فرهنگ فارسی معین