- سرایت
- تاثیر و در رفتن و اثر کردن چیزی در چیزی
معنی سرایت - جستجوی لغت در جدول جو
- سرایت
- انتقال مرض از یکی به دیگری، واگیری، اثر کردن و جاری شدن چیزی در اجزای چیز دیگر، اثر کردن چیزی در چیز دیگر، به راه افتادن و سیر کردن در شب، شب رفتن
- سرایت ((سَ یَ))
- اثر کردن، اثر، تأثیر، انتقال بیماری به دیگری
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
دریافتن، آگاهی داشتن
التهاب کلیه
منسوب به سرای: غلامان سرایی. یا ترک سرایی. ترکی که در سرای سلطان خدمت کند: کعبه چکنی با حجر الاسود و زمزم ها عارض و زلف و لب ترکان سراییی (خاقانی 435) توضیح نسخه بدل ترکان سرایی ترکان خطایی است. یا غلام سرایی. غلامی که در کاخ سلطنتی خدمت کند
پارسی تازی گشته سرای، کاخ، دیوان در برخی از کشورهای تازی عمل سرودن، آواز دسته جمعی کر
عمل سرودن، نغمه سرود (انسان و پرندگان)
پارسی تازی گشته سرای، کاخ، دیوان در برخی از کشورهای تازی گروهی از لشکر (از 5 تا 300 و 400 تن)، لشکری که پیغامبر (ص) بذات خویش در آن نباشد و به سر کردگی یکی از صحابه فرستاده شده باشد مقابل غزوه
زین سازی
موضع سقی جای آب دادن، ظرفی که با آن آب دهند پیمانه آب و شراب، دادن آب شراب و غیره
سخن چینی کردن
آگاهی داشتن، دانستن، دریافتن
سریرت ها، نیت ها، باطن ها، جمع واژۀ سریرت
سخن چینی کردن، بدگویی کردن از کسی نزد دیگری
سرایندگی، آوازخوانی، نغمه پردازی، نغمه، سرود
جای آب دادن یا آب خوردن، ظرفی که با آن آب بدهند، ظرف یا پیمانۀ آب یا شراب، پیشۀ کسی که به دیگران آب بدهد
سریه ها، جنگهایی که حضرت رسول شخصاً در آن شرکت نداشته و یکی از اصحاب را به سرکردگی سپاهیان تعیین نموده، جمع سرایاها، دسته ای از لشکر، گروهی از سپاهیان، جمع واژۀ سریه
التهاب کلیه، مرضی که در اثر التهاب کلیه ها بروز می کند، این اسم از نام ریچارد برایت، پزشک انگلیسی، که در سال ۱۸۲۷ میلادی مطالعاتی دربارۀ این مرض به عمل آورده گرفته شده
تارنما، جایگاه
پرچم، علامت نصب شده درجائی
خانه، دار، منزل
گروهی از لشکر (از 5 تا 300 و 400 تن)، لشکری که پیغامبر (ص) بذات خویش در آن نباشد و به سر کردگی یکی از صحابه فرستاده شده باشد مقابل غزوه. کنیزکی که برای جماع و تمتع باشد جمع سراری
کنیز مخصوص هم بستر شدن
بیرق، پرچم، علم، علامت نصب شده در جایی
اثر کردن تاثیرکردن، انتقال یافتن مرض از شخصی (یا جانوری) بشخص دیگر