- سرایان
- سراینده، در حال سرودن
معنی سرایان - جستجوی لغت در جدول جو
- سرایان
- در حال سرودن، در حال آوازخوانی
- سرایان ((سَ))
- سراینده، در حال سرودن
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
در حال گراییدن، گراینده
در حال حرف زدن، دراینده، گوینده
در حال گرائیدن، متمایل، مایل
((سَ))
فرهنگ فارسی معین
عمامه، دستار، کلاهخود، خود، کلاهی نرم که زیر کلاهخود بر سر می نهادند تا خود سر را آزار نکند، شمله و علاقه دستار و مغفر
رده ای از نرم تنان مانند ماهی مرکب که در اطراف سر آن ها بازوهای گوشتی بادکش دار قرار دارد که به وسیلۀ آن حرکت می کنند یا شکار خود را می گیرند، پابرسران
عمامه، دستار، کلاه نرم که زیر کلاه آهنی بر سر بگذارند، کلاه خود
عمامه، دستار، کلاه نرم که زیر کلاه آهنی بر سر بگذارند، کلاه خود
پارسی تازی گشته سرای، کاخ، دیوان در برخی از کشورهای تازی گروهی از لشکر (از 5 تا 300 و 400 تن)، لشکری که پیغامبر (ص) بذات خویش در آن نباشد و به سر کردگی یکی از صحابه فرستاده شده باشد مقابل غزوه
جمع سری، جویکان
سریه ها، جنگهایی که حضرت رسول شخصاً در آن شرکت نداشته و یکی از اصحاب را به سرکردگی سپاهیان تعیین نموده، جمع سرایاها، دسته ای از لشکر، گروهی از سپاهیان، جمع واژۀ سریه
هنگام شب رفتن، اثر کردن و جاری شدن چیزی در اجزای چیز دیگر
مجانی
کامپیوتر
از جانوران ملخ دریایی میگو از گیاهان: بابونه سگ میگو، بابونه سگ
جمع بنا، رمن ساختگی والاد گران
نام کوهیست که گویند ارتفاع آن چهل فرسنگ است
در حال آلودن
آباژور
الماس بی رنگ و شفافتراش یافته
گیاهی است از تیره چتریان که دو ساله است (بعض گونه هایش پایا میباشد) و در سراسر نواحی بحرالروم و حبشه و ایران میروید. ارتفاع آن بین 1 تا 5، 1 است. برگهای متناوب و دارای بریدگی بسیار و دمبرگش شامل غلافی است که ساقه را فرا میگیرد. برگش معطر و طمعش مطبوع و کمی شیرین است رازیانج شمار شمره سونف باریان بسباس. یا رازیانه آبی کاکله. یا رازیانه دریایی کاکله. یا رازیانه رومی انیسون. یا رازیانه کاذب شوید شبت
فرانسوی پرتو افکن تابا، شخانه خیز جایی در آسمان به گمان آن که شخانه (شهاب) از آن جا خاسته
هر چیز مفت و جمله که آن را عوض بدلی نباید داد، هر چیز که بی رنج و محنت بدست آید
ماشین هوشمند، کامپیوتر
بمعنی ساربان است که شتردار باشد