جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با ترنیان

ترنیان

ترنیان
سبد بزرگی که از ترکه های درخت می بافند، تَریان، تَرینان
ترنیان
فرهنگ فارسی عمید

ترنیان

ترنیان
مصحف تریان. (حاشیۀ برهان چ معین). طبقی باشدکه از شاخهای بید ببافند و آنرا جهیز خوانند. (فرهنگ جهانگیری). سبدی و طبقی باشد پهن که از چوب شاخهای بید بافند. (برهان) (از انجمن آرا) (از آنندراج) (از ناظم الاطباء). و به تقدیم تحتانی بر نون هم بنظر آمده است که بر وزن نریمان باشد. (برهان) (از انجمن آراء) (از آنندراج). و رجوع به تریان و ترینان شود
لغت نامه دهخدا

ترنجان

ترنجان
پارسی تازی گشته ترنگان باد رنگبویه بالنگو از گیاهان باد رنجبویه
ترنجان
فرهنگ لغت هوشیار

پرنیان

پرنیان
نوعی پارچۀ ابریشمی منقش، دیبای منقش، حریر نازک، پَرنون، بَرنو، پَرنو، بَرنون، برای مِثال چون پرند نیلگون بر روی پوشد مَرغزار / پرنیان هفت رنگ اندر سر آرد کوهسار (فرخی - ۱۷۵)، آمد این نوبهار توبه شکن / پرنیان گشت باغ و برزن و کوی (رودکی - ۵۳۱)
پرنیان
فرهنگ فارسی عمید