تاریکی بلغت تمیمیه. (منتهی الارب) (آنندراج) (اقرب الموارد) (مهذب الاسماء) ، روشنایی بلغت قیسیه (از اضداد است). (منتهی الارب) (اقرب الموارد) (مهذب الاسماء) ، یا تاریکی با روشنایی در آمیخته چنانکه میان صبح و اسفار باشد. وقت سپیده دم. (مهذب الاسماء) (منتهی الارب) ، پاره ای از شب، سیاهی شب. (منتهی الارب)
تاریکی بلغت تمیمیه. (منتهی الارب) (آنندراج) (اقرب الموارد) (مهذب الاسماء) ، روشنایی بلغت قیسیه (از اضداد است). (منتهی الارب) (اقرب الموارد) (مهذب الاسماء) ، یا تاریکی با روشنایی در آمیخته چنانکه میان صبح و اسفار باشد. وقت سپیده دم. (مهذب الاسماء) (منتهی الارب) ، پاره ای از شب، سیاهی شب. (منتهی الارب)
صدایی که بر اثر انقباض دیافراگم و خروج هوا از حلق ایجاد می شود و به وسیلۀ عوامل عفونی و حساسیت زا در بیماری های دستگاه تنفسی میزان و شدت آن افزایش می یابد سرفۀ خشک: در پزشکی سرفه ای که هنگام کاهش ترشحات مخاطی دستگاه تنفسی ایجاد می شود
صدایی که بر اثر انقباض دیافراگم و خروج هوا از حلق ایجاد می شود و به وسیلۀ عوامل عفونی و حساسیت زا در بیماری های دستگاه تنفسی میزان و شدت آن افزایش می یابد سرفۀ خشک: در پزشکی سرفه ای که هنگام کاهش ترشحات مخاطی دستگاه تنفسی ایجاد می شود
یک ساف. (شرح قاموس) (قطر المحیط). رجوع به ساف شود، سائفه. سوفه. زمینی است میان ریگ و زمین سخت. (شرح قاموس). زمین میان ریگ و درشتی. (منتهی الارب) (آنندراج). الارض بین الرمل و الجلد. (قطر المحیط) ، احمق، شدید العطش. (ذیل اقرب الموارد)
یک ساف. (شرح قاموس) (قطر المحیط). رجوع به ساف شود، سائفه. سَوفه. زمینی است میان ریگ و زمین سخت. (شرح قاموس). زمین میان ریگ و درشتی. (منتهی الارب) (آنندراج). الارض بین الرمل و الجلد. (قطر المحیط) ، احمق، شدید العطش. (ذیل اقرب الموارد)
افزاری است مجلدان و صحافان را که اوراق کتاب بدان بریده صاف و هموار سازند. و سیفه کردن عبارت از همین عمل باشد. (آنندراج) : چون سیفه به تیغ عشق پنهانی یافت شیرازه به تار اشک حیرانی یافت. ملاطغرا (از آنندراج). بتی که کرد مجزا دلم گل رویش کتاب ماه کند سیفه تیغ ابرویش. محسن تأثیر (از آنندراج)
افزاری است مجلدان و صحافان را که اوراق کتاب بدان بریده صاف و هموار سازند. و سیفه کردن عبارت از همین عمل باشد. (آنندراج) : چون سیفه به تیغ عشق پنهانی یافت شیرازه به تار اشک حیرانی یافت. ملاطغرا (از آنندراج). بتی که کرد مجزا دلم گل رویش کتاب ماه کند سیفه تیغ ابرویش. محسن تأثیر (از آنندراج)
یکی از قرای اخمیم از صعید مصر است. (مراصدالاطلاع) ، چیز دقیق دادن. اندک دادن. (تاج المصادر بیهقی) ، نرم کردن آرد. باریک کردن آرد. (آنندراج) ، گوسفند بخشیدن به، یقال اتیته فماادقنی ولااجلنی، ای مااعطانی دقیقاً و لاجلیلا. (منتهی الارب) ، نیکو گفتن، نیکو گرفتن
یکی از قرای اخمیم از صعید مصر است. (مراصدالاطلاع) ، چیز دقیق دادن. اندک دادن. (تاج المصادر بیهقی) ، نرم کردن آرد. باریک کردن آرد. (آنندراج) ، گوسفند بخشیدن به، یقال اتیته فماادقنی ولااجلنی، ای مااعطانی دقیقاً و لاجلیلا. (منتهی الارب) ، نیکو گفتن، نیکو گرفتن
یک درخت ارز پیراهن سفید و گشاد بی یقه و با آستینهای کوتاه که تا زانو میرسد این پیراهن از جلو چاکی در وسط دارد که تا انتهای سینه ادامه دارد و در آخر آن چاک کیسه کوچکی دوخته شده است. این پیراهن از البسه زردشتیان است و پوشیدن آن بر هر زردشتی که به سن 15 سالگی و بلوغ رسیده باشد واجب است. واحد سدر یک درخت سدر. یا سدره منتهی. سدره المنتهی
یک درخت ارز پیراهن سفید و گشاد بی یقه و با آستینهای کوتاه که تا زانو میرسد این پیراهن از جلو چاکی در وسط دارد که تا انتهای سینه ادامه دارد و در آخر آن چاک کیسه کوچکی دوخته شده است. این پیراهن از البسه زردشتیان است و پوشیدن آن بر هر زردشتی که به سن 15 سالگی و بلوغ رسیده باشد واجب است. واحد سدر یک درخت سدر. یا سدره منتهی. سدره المنتهی