- سد
- آب بند
معنی سد - جستجوی لغت در جدول جو
- سد
- راست و استوار گردیدن حائل و مانع میان دو چیز، دیواری که جلو آب میسازند
- سد
- دیواری ضخیم که از سنگ و سیمان یا آجر و آهک یا چوب و آهن برای بالا آمدن سطح آب و آبیاری زمین های اطراف یا جلوگیری از سیل، در جلو آب می سازند، سدّ در عربی، جمع اسداد، بند، حائل میان دو چیز، بستن، بند کردن، به هم آوردن رخنه
- سد ((سَ دّ))
- بستن، بند، حایل میان دو چیز، دیواری که برای جلوگیری از سیل یا ذخیره کردن آب می سازند
سد سکندر: کنایه از سد یا مانع استوار و محکم
- سد
- صد، عدد صد
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
بند امیرکبیر
قرون وسطا، قرون وسطی
سانتی
پرده
پرده
گل شش گلبرگی
خرفستر شش پای
ششم بزرگ زبانزدی درخنیا
گل شش تهک (تهک میله)
شش گلی شش گله
شش تایی، دستار شش گزی، شلوار شش گزی، واژه شش واتی
شش شش
پرده چادر از ریشه لاتینی کنار فروش
مرز بند پاسدار مرز
راستی، درست شدن، درستی در کردار و گفتار
دروغگوی
گیاهی است از رده دولپه ییهای جدا گلبرگ که سر دسته تیره سدابیان میباشد. این گیاه از قدیم مورد توجه بوده و در اکثر نقاط میرویدارتفاعش بین 30 تا 80 سانتیمتر و برگهایش بدو صورت ساده (در نواحی مجاور گل) و دوتایی و سه تایی (در قسمتهای پایین گیاه) میباشد. برگهایش ضخیم و آبدار و سبز مایل به آبی است. گلهایش زرد رنگ و میوه اش کپسول و شامل دانه هایی برنگ مایل به قهوه یی است از همه قسمتهای این گیاه بویی نامطبوع و مهوع استشمام میشود از رگهای آن گلوکزید بنام روتین و روتوزید استخراج کنند و نیز اسانسی از آن میگیرند که بویی قوی و طعمی تلخ و تند دارد گیاه مزبور در تداوی به عنوان قاعده آور ضد کرم و معرق استعمال میشود فیجن سذاب خفت آهو دوستک صحرایی. یا سدای کوهی. اسپند، تاپسیا
غوره سبز خرما
گشودن سد و جریان دادن آب آن، خراب کردن هدم، تسخیر کردن در تصرف خود در آوردن
هزار پا
هزار پا
پشم، خون، پرده
فلزیست نقره ای بیرنگ دارای جلای فلزی، ولی در مجاورت اکسیژن هوا بزودی سطح آن مکدر میگردد و آنچنان نرم است که با چاقو به آسانی بریده میشود، در آب دریاها و معادن بصورت کلرور سدیم یا نیترات سدیم موجود است
پرده چادر در چادر، پرده کجاوه