- سحابی
- ابری منسوب به سحاب ابری. یا ستارگان سحابی. تعداد بسیار از ستارگان که بصورت ابری با نور سفید در آسمان دیده میشوند مهمترین این گروه کهکشان است
معنی سحابی - جستجوی لغت در جدول جو
- سحابی ((سَ))
- منسوب به سحاب، ابری، ابر مانندی متشکل از گازهای بسیار رقیق و کم دما که در اثر نور ستارگان مجاور خود قابل رؤیت می شوند
![تصویری از سحابی](https://jadvaljoo.ir/WordCard/mon/0/0/1/8/1/mon-0018154.jpg)
- سحابی
- تودۀ ابر مانند
![تصویری از سحابی](https://jadvaljoo.ir/WordCard/amd/0/0/0/3/4/amd-0003498.jpg)
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
همار دار، شمارگر، درست، والا ارزشمند منسوب و مربوط به حساب، عالم بعلم حساب حسابدان، درست صحیح (کاری حسابی کرده)
![تصویری از حسابی](https://jadvaljoo.ir/WordCard/amd/0/0/3/4/4/amd-0034418.jpg)
مربوط به حساب،
کنایه از راست، درست مثلاً حرف حسابی،
بی عیب و نقص، بی کم و کاست مثلاً شغل حسابی،
کنایه از متشخص مثلاً آدم حسابی
کنایه از راست، درست مثلاً حرف حسابی،
بی عیب و نقص، بی کم و کاست مثلاً شغل حسابی،
کنایه از متشخص مثلاً آدم حسابی
مفرد صحابه یار پیامبر منسوب به صحابه آنکه درک صحبت پیغمبر (ص) را کرده
بند نامه در گذشته ریسمانی بر نامه می پیچیدند تا بیگانه آن را نگشاید
![تصویری از سحاب](https://jadvaljoo.ir/WordCard/amd/0/0/3/1/1/amd-0031113.jpg)
ابر، بخارهای غلیظ شده یا تودۀ قطرات آب و ذرات یخ معلق در جو که از آن ها باران و برف و تگرگ می بارد، غیم، غین، غمام، غمامه، میغ
![تصویری از ستاره سحابی](https://jadvaljoo.ir/WordCard/amd/0/0/4/3/6/amd-0043679.jpg)
در علم نجوم عدۀ بی شمار از ستارگان که به شکل قطعه ابری در آسمان کشیده شده و در شب نور سفیدی از آن ها به چشم می رسد