جدول جو
جدول جو

معنی سجیات - جستجوی لغت در جدول جو

سجیات
سجیه ها، خلق ها، خوی ها، طبیعت ها، جمع واژۀ سجیه
تصویری از سجیات
تصویر سجیات
فرهنگ فارسی عمید
سجیات(سَ جی یا)
جمع واژۀ سجیه. خصلتها و عادت ها. (آنندراج) (غیاث) رجوع به سجیه شود
لغت نامه دهخدا
سجیات
جمع سجیه، خوی ها سرشت ها خلق خوی عادت طبیعت، جمع سجایا سجیات
تصویری از سجیات
تصویر سجیات
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از سجلات
تصویر سجلات
سجل ها، شناسنامه ها، احکام محکم، عهدنامه ها، جمع واژۀ سجل
فرهنگ فارسی عمید
(سِ جِلْ لا)
جمع واژۀ سجل. (اقرب الموارد). رجوع به سجل شود
نوعی از خط عربی. (فهرست ابن الندیم ص 11 و 13)
لغت نامه دهخدا
(سِ جِ)
یاسمن، و در قاموس سجلاط (به طای حطی) آورده و ظاهراً معرب کرده اند یا به تای قرشت غلط خوانده اند. (رشیدی). یاسمین را یاسمن و یاسم و یاس نیز گویند و آن گلی است سپید و خوشبو. (آنندراج). رجوع به سجلاط شود
لغت نامه دهخدا
(سَ جی یَ)
سجیه. خوی: و سلطان در قبول پیغام او و اکرام رسول و تحقیق مأمول، آثار اریحیت طبع و انوار کرم سجیت و طهارت محتد و نزاهت عنصر کریم خویش ظاهر گردانید. (ترجمه تاریخ یمینی ص 229). با شرف ابوت و خدمت خاندان کثرت عشایر سجیت ظلم داشت. (ترجمه تاریخ یمینی ص 269). رجوع به سجیه شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از سجلات
تصویر سجلات
جمع سجل، تزده ها زینهار نامه ها چک ها
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سمیات
تصویر سمیات
مونث سمی زهر آلود، جمع سمیات
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سیات
تصویر سیات
بدی ها گناهان
فرهنگ لغت هوشیار