- سجوم
- چشم اشک ران، ابر بارانران، چشم پیوسته گریان، ماده شتر بر شیر
معنی سجوم - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
اخترشناسی، اخترماری
آفند، تازش، تک
رجم، سنگسار کردن و راندن باشد
جمع جسم
خوی ها سرشت ها
جمع سجل، دول بزرگ (دول دلو) آبدان های بزرگ چشم پر اشک، بز پر شیر، چشمه پر آب
جمع سجف، لنگه پرده ها
لاتینی تازی گشته پر بوی تند بوی
تریشه که بدان آتش افروزند هیمه سوخت هر چه تنور بدان بر تفسانند بانگ کردن نالیدن ماده شتر، کلند نهادن سگ را
سر بزمین نهادن و فروتنی نمودن
روان شدن اشک
کنگر
زهرها، جمع سم باد گرم، برخی گفته اند سموم مخصوص روزست و گاه به شب و حرور مخصوص شب و گاه بروز آید
در مرحله سه سوم
دانش بررسی اجرام آسمانی، چگونگی قرارگیری و اثرگذاری آن ها بر هم، اخترشناسی، ستاره شناسی، جمع نجم، نجم
سمّ ها، زهرها، جمع واژۀ سمّ
سرمای سخت، سجد، سجن، شجد، شجام
سرم ها، تسمه ها، دوال ها، جمع واژۀ سرم
حملۀ ناگهانی، یورش، تاخت، ناگاه درآمدن در جایی
پیشانی بر زمین گذاشتن برای عبادت یا اظهار فروتنی
باد گرم و خفقان آور که در فصل بهار و تابستان در صحراهای افریقا و بیابان های عربستان می وزد، باد گرم، باد زهرآگین
مغلوب
ستارگان، انجم
خاموشی ک از خشم یا اندوه
دخول بی اذن، در آمدن هر کسی بی دستوری، شکسته و ویران شدن خانه
ظاهر شدن، پدید آمدن، طلوع کردن ستاره، پدید آمدن فتنه، ظهور کردن بدمذهب، قسط قسط ادا کردن مالیات
ثالثا