معنی سروم
سروم
سرم ها، تسمه ها، دوال ها، جمع واژۀ سرم
تصویر سروم
فرهنگ فارسی عمید
واژههای مرتبط با سروم
سروم
سروم
کنگر
فرهنگ لغت هوشیار
سروش
سروش
شنیدن و فرمانبرداری، فرشته مظهر اطاعت، فرشته پیام آور در فرهنگ زرتشتی
فرهنگ نامهای ایرانی
سرور
سرور
رئیس، پیشو، شادمانی، خوشحالی
فرهنگ نامهای ایرانی
حروم
حروم
پامال
فرهنگ واژه فارسی سره
دروم
دروم
شبرو، بد رفتار زن
فرهنگ لغت هوشیار
سرون
سرون
آنتن
فرهنگ واژه فارسی سره
سرور
سرور
آقا
فرهنگ واژه فارسی سره
رسوم
رسوم
جمع رسم، آئین ها، قوانین، قواعد، قانونها
فرهنگ لغت هوشیار
جروم
جروم
جمع جرم، گرم ها، کرجی یمنی جمع جرم گرمسیرها
فرهنگ لغت هوشیار