ستر، پرده، پوشش سه تار ستاره، هر یک از نقطه های درخشان که شب در آسمان دیده می شود، کوکب، نجم، جرم، نجمه، استاره، تارا، اختر، نیّر، کوکبه
سِتر، پرده، پوشش سه تار سِتارِه، هر یک از نقطه های درخشان که شب در آسمان دیده می شود، کُوکَب، نَجم، جِرم، نَجمِه، اِستارِه، تارا، اَختَر، نَیِّر، کُوکَبِه
مخفف ستاره باشد که بعربی کوکب خوانند. (برهان) (آنندراج) (جهانگیری) ، خیمه ای که بجهت منع مگس و پشه زنند و آن را در این زمان پشه دان گویند. (برهان). پشه بند
مخفف ستاره باشد که بعربی کوکب خوانند. (برهان) (آنندراج) (جهانگیری) ، خیمه ای که بجهت منع مگس و پشه زنند و آن را در این زمان پشه دان گویند. (برهان). پشه بند
نامی است از نامهای باریتعالی. (منتهی الارب). نامی از نامهای باریتعالی، لوطیان و مقامران نظر به افعال ذمیمۀ خود خدای تعالی را بیشتر به این اسم یاد میکنند. (غیاث) (آنندراج). من صفات الله ومنه یسمون عبد الستار. (اقرب الموارد) : بستاری که ستر اوست پیشم که تا من زنده ام بر مهر خویشم. نظامی. فعلهایی که ز ما دیدی و نپسندیدی بخداوندی خود پرده بپوش ای ستار. سعدی
نامی است از نامهای باریتعالی. (منتهی الارب). نامی از نامهای باریتعالی، لوطیان و مقامران نظر به افعال ذمیمۀ خود خدای تعالی را بیشتر به این اسم یاد میکنند. (غیاث) (آنندراج). من صفات الله ومنه یسمون عبد الستار. (اقرب الموارد) : بستاری که ستر اوست پیشم که تا من زنده ام بر مهر خویشم. نظامی. فعلهایی که ز ما دیدی و نپسندیدی بخداوندی خود پرده بپوش ای ستار. سعدی
یوم الستار، جنگی میان بکر بن وائل و بنی تمیم بوده است و در آن قیس بن عاصم قتاده بن سلمه الحنفی را که فارس بکر بود کشتند، شاعر آنان گوید: قتلنا قتاده یوم الستار و زیداً اسرنا لدی معنق. (از معجم البلدان)
یوم الستار، جنگی میان بکر بن وائل و بنی تمیم بوده است و در آن قیس بن عاصم قتاده بن سلمه الحنفی را که فارس بکر بود کشتند، شاعر آنان گوید: قتلنا قتاده یوم الستار و زیداً اسرنا لدی معنق. (از معجم البلدان)
در زبان کنونی نیز سه تار (آلت موسیقی که دارای سه یا چهار سیم است). رجوع شود به ستاره. (از حاشیۀ برهان قاطع چ معین). ساز طنبور را هم میگویند. (برهان). نام سازی است و ستاره گویندش و نیز سه تار. (آنندراج) (شرفنامه)
در زبان کنونی نیز سه تار (آلت موسیقی که دارای سه یا چهار سیم است). رجوع شود به ستاره. (از حاشیۀ برهان قاطع چ معین). ساز طنبور را هم میگویند. (برهان). نام سازی است و ستاره گویندش و نیز سه تار. (آنندراج) (شرفنامه)
قومی بودند که در قرن پنجم پیش از میلاد در تراکیه در آسیای صغیر می زیستند. هرودوت گوید:تنها قومی بودند که در حملۀ خشایارشا (480 ق. م) مطیع او نگردیدند و آزادی خود را تا زمان ما (هرودوت حفظ کردند. رجوع به ایران باستان ج 1 ص 748 شود
قومی بودند که در قرن پنجم پیش از میلاد در تراکیه در آسیای صغیر می زیستند. هرودوت گوید:تنها قومی بودند که در حملۀ خشایارشا (480 ق. م) مطیع او نگردیدند و آزادی خود را تا زمان ما (هرودوت حفظ کردند. رجوع به ایران باستان ج 1 ص 748 شود
آله ستائر، از آلات محاصره است که بوسیلۀ آن خویش رااز تیررس محافظت کنند و در حصارها و کشتیها خود را بوسیلۀ آن از خطر نگاه دارند. (از صبح الاعشی ج 2 ص 138) ، پوشش. (آنندراج) ، جمع واژۀ ستاره. (منتهی الارب) ، (اصطلاح عرفان) عبارت است از صور اکوان چه آن صور مظاهر اسماء الهیه اند که از پس پرده ها شناخته شوند چنانچه شیبانی این معنی را در لباس نظم جلوه گر ساخته و گفته: تجلّیت للاکوان خلف ستورها فنمت بماضعت علیه الستائر. کذا فی اصطلاحات الصوفیه (از کشاف اصطلاحات الفنون)
آله ستائر، از آلات محاصره است که بوسیلۀ آن خویش رااز تیررس محافظت کنند و در حصارها و کشتیها خود را بوسیلۀ آن از خطر نگاه دارند. (از صبح الاعشی ج 2 ص 138) ، پوشش. (آنندراج) ، جَمعِ واژۀ ستاره. (منتهی الارب) ، (اصطلاح عرفان) عبارت است از صور اکوان چه آن صور مظاهر اسماء الهیه اند که از پس پرده ها شناخته شوند چنانچه شیبانی این معنی را در لباس نظم جلوه گر ساخته و گفته: تجلّیت للاکوان خلف ستورها فنمت بماضعت علیه الستائر. کذا فی اصطلاحات الصوفیه (از کشاف اصطلاحات الفنون)