معنی ستایر
- ستایر
- ستاره
برای مثال ستر است و ستایر و ستور است / بردار حجاب اگرچه نور است (شاه نعمت الله ولی - ۸۵۵)
واژههای مرتبط با ستایر
ستایش
- ستایش
- سپاس حمد خداوند، ستودن، تعریف، تمجید شدن
ستایش
- ستایش
- حمد، مدح، تمجید
تسایر
- تسایر
- با همروی
ستایش
- ستایش
- دعا و ثنا و شکر نعمت و مدح و نیکوئی گفتن
ستاری
- ستاری
- پرده پوشی (از توصاف خدا)، عفو اعماض
سرایر
- سرایر
- سریرت ها، نیت ها، باطن ها، جمعِ واژۀ سریرت
ستایش
- ستایش
- ستاییدن، ستودن، مدح، ثنا، خوبی و نیکویی کسی یا چیزی را گفتن
ستایش کردن: ستودن، مدح کردن
تسایر
- تسایر
- روان کردن
ستایش
- ستایش
- مدح، پرستش، شکر، سپاس
