جدول جو
جدول جو

معنی سبزبلاغ - جستجوی لغت در جدول جو

سبزبلاغ
(سَبْ، بُ)
دهی است از بخش سنجابی شهرستان کرمانشاه واقع در 10 هزارگزی کوزران کنار راه فرعی کوزران به ثلاث. هوای آن سرد و دارای 80 تن سکنه است. آب آنجا از چشمه تأمین میشود. محصول آن غلات، حبوب، دیم، لبنیات است. یک باغ کوچک زردآلو دارد. شغل اهالی زراعت و گله داری. راه مالرو دارد و تابستان اتومبیل میتوان برد. گله داران زمستان به گرمسیر حدود قصر شیرین میروند. در آمار این ده را ساوجبلاغ نوشته اند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از سبزبهار
تصویر سبزبهار
(دخترانه)
نام یکی از الحان قدیم ایرانی
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از سبزباغ
تصویر سبزباغ
تن و بدن انسان، آسمان، برای مثال بدان راست ناید کزاین سبزباغ / گلی چند را سر درآری به داغ (نظامی۶ - ۱۱۰۱)
بهشت، جایی که نیکوکاران پس از مردن همیشه در آنجا خواهند بود، دارالقرار، گشتا، خلد، سرای جاوید، ارم، خلدستان، دار قرار، دارالسّرور، مینو، رضوان، دارالخلد، نعیم، فردوس، باغ بهشت، علّیین، فردوس اعلا، دارالنّعیم، جنّت، باغ خلد، قدس، دارالسّلام، باغ ارم، اعلا علّیین
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از سبزبهار
تصویر سبزبهار
سبزه، گیاهان و سبزی های فصل بهار
زمین سبز و خرم در فصل بهار
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از سبززاغ
تصویر سبززاغ
آسمان، دنیا
فرهنگ فارسی عمید
(سَ)
تن صحیح. (آنندراج). کنایه از تن و بدن آدمی، کنایه از آسمان. (برهان) ، بهشت. (برهان) (رشیدی) :
بدین راست ناید کزین سبز باغ
گلی چند را سر در آری بداغ.
نظامی.
، قوه جوانی. (آنندراج) (انجمن آرا)
لغت نامه دهخدا
(سَبْ، بَ)
نام نوایی است از موسیقی و آن را سبزه بهار نیز گویند. (آنندراج) (رشیدی) :
چو باده بودی بر دست من بیاوردی
نوای باربد و گنج گاو و سبزبهار.
مسعودسعد.
رجوع به سبزه بهار شود
لغت نامه دهخدا
(سَبْ، بَ)
قریه ای است بفاصله 34 هزارو پانصد گزی در غرب شهر فیض آباد متصل سرک مربوط به حکومت اعلی بدخشان بخط 70 درجه و 16 دقیقه و 29 ثانیۀ طول البلد شرقی و 37 درجه و 6 دقیقه و 18 ثانیۀ عرض البلد شمالی واقع است. (فرهنگ جغرافیایی افغانستان)
لغت نامه دهخدا
(سَ)
بمعنی سبزبال که نوعی از انگور است. (برهان)
لغت نامه دهخدا
(سَ)
کنایه از آسمان، کنایه از دنیا. (برهان) (آنندراج)
لغت نامه دهخدا
(سَ)
نام نوعی از انگور است. (برهان) (آنندراج). بجای بای ابجد میم بنظر آمده است که سبزمال باشد. (برهان)
لغت نامه دهخدا
تصویری از سبز زاغ
تصویر سبز زاغ
آسمان، جهان دنیا
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سبز باغ
تصویر سبز باغ
تن انسان بدن آدمی، آسمان، بهشت
فرهنگ لغت هوشیار