نام نوایی است از موسیقی و آن را سبزه بهار نیز گویند. (آنندراج) (رشیدی) : چو باده بودی بر دست من بیاوردی نوای باربد و گنج گاو و سبزبهار. مسعودسعد. رجوع به سبزه بهار شود
قریه ای است بفاصله 34 هزارو پانصد گزی در غرب شهر فیض آباد متصل سرک مربوط به حکومت اعلی بدخشان بخط 70 درجه و 16 دقیقه و 29 ثانیۀ طول البلد شرقی و 37 درجه و 6 دقیقه و 18 ثانیۀ عرض البلد شمالی واقع است. (فرهنگ جغرافیایی افغانستان)
نام نوایی و لحنی باشداز موسیقی. (برهان) (آنندراج) (رشیدی) : چون سبزه بهار بود نای عندلیب چون بند شهریار بود صوت طیطوی. منوچهری. بر سبزه بهار نشینی و مطربت بر سبزه بهارزند سبزه بهار. منوچهری. دستانهای چنگش سبزه بهار باشد نوروز کیقبادی وآزادوار باشد. منوچهری. خرمتر از بهار و سراید بزیر و بم گه کینۀ سیاوش و گه سبزه بهار. ازرقی
دهی است از بخش سنجابی شهرستان کرمانشاه واقع در 10 هزارگزی کوزران کنار راه فرعی کوزران به ثلاث. هوای آن سرد و دارای 80 تن سکنه است. آب آنجا از چشمه تأمین میشود. محصول آن غلات، حبوب، دیم، لبنیات است. یک باغ کوچک زردآلو دارد. شغل اهالی زراعت و گله داری. راه مالرو دارد و تابستان اتومبیل میتوان برد. گله داران زمستان به گرمسیر حدود قصر شیرین میروند. در آمار این ده را ساوجبلاغ نوشته اند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5)