رزق الله بن محمد بن ابوالحسن بن عمر قبایی فرغانه ای مکنی به ابوسعد و معروف به ابوالمکارم وی از مردم قبا (یکی از شهرهای فرغانه) است که در بخارا میزیست. او از ادیبان شایسته بود و مؤلف معجم البلدان گوید: من از وی روایت شنیدم. (معجم البلدان) محمد بن سلیمان وی از ابوامامه بن سهل بن حنیف روایت کند و از او عبدالعزیز بن دراوردی و حاتم بن اسماعیل روایت دارند. (سمعانی) (معجم البلدان)
رزق الله بن محمد بن ابوالحسن بن عمر قبایی فرغانه ای مکنی به ابوسعد و معروف به ابوالمکارم وی از مردم قبا (یکی از شهرهای فرغانه) است که در بخارا میزیست. او از ادیبان شایسته بود و مؤلف معجم البلدان گوید: من از وی روایت شنیدم. (معجم البلدان) محمد بن سلیمان وی از ابوامامه بن سهل بن حنیف روایت کند و از او عبدالعزیز بن دراوردی و حاتم بن اسماعیل روایت دارند. (سمعانی) (معجم البلدان)
محمد بن یحیی العبایی سمرقندی، مکنی به ابواحمد. وی از عبدالعزیز بن مرزبان روایت کند و علی بن ابراهیم بن نصرویه سمرقندی از وی روایت کند. (از اللباب ج 2 ص 111)
محمد بن یحیی العبایی سمرقندی، مکنی به ابواحمد. وی از عبدالعزیز بن مرزبان روایت کند و علی بن ابراهیم بن نصرویه سمرقندی از وی روایت کند. (از اللباب ج 2 ص 111)
گروهی از پیادگان بوده اند که از هر ولایتی آمده بودند و ایشان را سپاهسالاری باشد جداگانه که تیمار ایشان دارد و ایشان هر قومی به سلاح ولایت خویش کار کنند. (از سفرنامۀ ناصرخسرو چ 2 ص 59)
گروهی از پیادگان بوده اند که از هر ولایتی آمده بودند و ایشان را سپاهسالاری باشد جداگانه که تیمار ایشان دارد و ایشان هر قومی به سلاح ولایت خویش کار کنند. (از سفرنامۀ ناصرخسرو چ 2 ص 59)
حاجب سباشی، یکی از حاجبان مورد توجه و مؤثر دستگاه سلطان مسعود غزنوی بوده که در زمان این سلطان سمت حاجبی بزرگ یافت. بیهقی در تاریخ خود آرد ’روز یکشنبه دهم صفر، وی را حاجبی بزرگ دادند و خلعتی تمام و علم و منجوق و طبل و دهل و کاسه و تخته های جامه و خریطه های سیم ودیگر چیزها که این شغل را دهند’ و چون در سال 427 هجری قمری ترکمنان در نواحی خراسان سر بعصیان برداشته بودند مسعود سرکوبی آنان را خواست و سباشی را بسالاری این لشکر گماشت. بیهقی آرد: ’امیر مسعود رضی الله عنه خلوتی کرد با وزیر و ارکان دولت و اولیاء و حشم و رای زدند و رای بر آن قرار دادند که حاجب سباشی با ده هزار سوار و پنجهزار پیاده به خراسان رود’ و روز شنبه چهاردهم ربیعالاّخر امیر بر نشست و بصحرا رفت و خواجۀ بزرگ و جملۀ اعیان دولت در پیش... ’حاجب سباشی تکلفی عظیم کرده بود چنانکه امیر بپسندید و همچنان بوالحسن عراقی و دیگر مقدمان... حاجب سباشی با لشکری که با وی نامزد بود برفت و کدخدایی لشکروانهای لشکر امیر سعید صراف را فرمود و مثالها بیافت و بر اثر حاجب برفت’، در این نبرد حاجب سباشی در خراسان کاری از پیش نبرد تا این که مسعود در بیست و دوم ذی الحجۀ سال 428 عازم هندوستان گردید و در غیبت او احوال ری و خراسان پریشان تر گردید و از سباشی بنای بدگویی کردن گذاشتند چنانکه ترکمانان او را سباشی جادو می گفتند وامیر از او بدگویی می کرد. چون عتاب امیر از حد بگذشت حاجب نیز مضطر شد و عقیده بر جنگ داشت، تا این که روز چهارشنبه دوازدهم ماه رجب نامه ای از حاجب سباشی بسلطان عرضه کردند که حاکی از شکست او بود و سلطان سخت تنگدل شد تا این که بدست سلجوقیان گرفتار شد. برای اطلاع بیشتر رجوع به فهرست تاریخ بیهقی چ فیاض شود
حاجب سباشی، یکی از حاجبان مورد توجه و مؤثر دستگاه سلطان مسعود غزنوی بوده که در زمان این سلطان سمت حاجبی بزرگ یافت. بیهقی در تاریخ خود آرد ’روز یکشنبه دهم صفر، وی را حاجبی بزرگ دادند و خلعتی تمام و علم و منجوق و طبل و دهل و کاسه و تخته های جامه و خریطه های سیم ودیگر چیزها که این شغل را دهند’ و چون در سال 427 هجری قمری ترکمنان در نواحی خراسان سر بعصیان برداشته بودند مسعود سرکوبی آنان را خواست و سباشی را بسالاری این لشکر گماشت. بیهقی آرد: ’امیر مسعود رضی الله عنه خلوتی کرد با وزیر و ارکان دولت و اولیاء و حشم و رای زدند و رای بر آن قرار دادند که حاجب سباشی با ده هزار سوار و پنجهزار پیاده به خراسان رود’ و روز شنبه چهاردهم ربیعالاَّخر امیر بر نشست و بصحرا رفت و خواجۀ بزرگ و جملۀ اعیان دولت در پیش... ’حاجب سباشی تکلفی عظیم کرده بود چنانکه امیر بپسندید و همچنان بوالحسن عراقی و دیگر مقدمان... حاجب سباشی با لشکری که با وی نامزد بود برفت و کدخدایی لشکروانهای لشکر امیر سعید صراف را فرمود و مثالها بیافت و بر اثر حاجب برفت’، در این نبرد حاجب سباشی در خراسان کاری از پیش نبرد تا این که مسعود در بیست و دوم ذی الحجۀ سال 428 عازم هندوستان گردید و در غیبت او احوال ری و خراسان پریشان تر گردید و از سباشی بنای بدگویی کردن گذاشتند چنانکه ترکمانان او را سباشی جادو می گفتند وامیر از او بدگویی می کرد. چون عتاب امیر از حد بگذشت حاجب نیز مضطر شد و عقیده بر جنگ داشت، تا این که روز چهارشنبه دوازدهم ماه رجب نامه ای از حاجب سباشی بسلطان عرضه کردند که حاکی از شکست او بود و سلطان سخت تنگدل شد تا این که بدست سلجوقیان گرفتار شد. برای اطلاع بیشتر رجوع به فهرست تاریخ بیهقی چ فیاض شود
ریتاکی منسوب به وبا. همه گیر، مربوط بمرض وبا. یا ازمنه وبایی. روزهاو هفته هایی از فصول سال که در آن اوقات بیماریها شیوع دارند. از کلمه وبایی مقصود و بامعنای بیماری معروف نیست بلکه بیماریهای همه گیر میباشد و بنابراین بجیمع بیماریهای ساری و عمومی اطلاق میگردیده. یا هوای وبایی. هوایی است که در طی سال در آن بیماری بیشتر در میان مردم پیدا میشود و همانند امروز که گاهی مثلا گریپ عمومیت پیدا می نماید قدما معتقد بودند که هوایکی از ناقلان و سرایت دهندگان بیماری است بدین ملاحظه اصطلاح هوای وبایی از نظر عمومیت یافتن بیماری در میان مردم بوده نه آنکه مردم مبتلی به وبا شوند
ریتاکی منسوب به وبا. همه گیر، مربوط بمرض وبا. یا ازمنه وبایی. روزهاو هفته هایی از فصول سال که در آن اوقات بیماریها شیوع دارند. از کلمه وبایی مقصود و بامعنای بیماری معروف نیست بلکه بیماریهای همه گیر میباشد و بنابراین بجیمع بیماریهای ساری و عمومی اطلاق میگردیده. یا هوای وبایی. هوایی است که در طی سال در آن بیماری بیشتر در میان مردم پیدا میشود و همانند امروز که گاهی مثلا گریپ عمومیت پیدا می نماید قدما معتقد بودند که هوایکی از ناقلان و سرایت دهندگان بیماری است بدین ملاحظه اصطلاح هوای وبایی از نظر عمومیت یافتن بیماری در میان مردم بوده نه آنکه مردم مبتلی به وبا شوند
منسوب به سرای: غلامان سرایی. یا ترک سرایی. ترکی که در سرای سلطان خدمت کند: کعبه چکنی با حجر الاسود و زمزم ها عارض و زلف و لب ترکان سراییی (خاقانی 435) توضیح نسخه بدل ترکان سرایی ترکان خطایی است. یا غلام سرایی. غلامی که در کاخ سلطنتی خدمت کند
منسوب به سرای: غلامان سرایی. یا ترک سرایی. ترکی که در سرای سلطان خدمت کند: کعبه چکنی با حجر الاسود و زمزم ها عارض و زلف و لب ترکان سراییی (خاقانی 435) توضیح نسخه بدل ترکان سرایی ترکان خطایی است. یا غلام سرایی. غلامی که در کاخ سلطنتی خدمت کند