معنی سبایک - فرهنگ فارسی عمید
معنی سبایک
- سبایک
- سبیکه ها، تکه های سیم یا زر که آن را گداخته و در قالب ریخته باشند، شمش ها، شوشه های زر و سیم، قالبها، جمع واژۀ سبیکه
تصویر سبایک
فرهنگ فارسی عمید
واژههای مرتبط با سبایک
سبایا
- سبایا
- اسیر، گرفتار، بندی، زندانی، آنکه در جنگ به دست دشمن گرفتار شود
فرهنگ فارسی عمید
سبائک
- سبائک
- جَمعِ واژۀ سبیکه. (دهار) (اقرب الموارد). رجوع به سبیکه شود
لغت نامه دهخدا
سباکی
- سباکی
- منسوب است به سباکه که بطنی است از یحضب. (الانساب سمعانی)
لغت نامه دهخدا