- سباط
- سریانی تازی شده دومین ماه ازسال خورشیدی رویم پنجمینماه ازسال سریانی برگرفته ازنام یازدهمین ماه سال یهودی ماه فوریه نام یکی از ماه های رومیان
معنی سباط - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
فرو هشتگی در موی، تپ زدگی، خاکروبه، آخالدان
طویل، دراز
جمع سبط، پسرها
سبط ها، فرزندزادگان، نوادگان، نوه ها، جمع واژۀ سبط
جمع سبط، پسران پسر و پسران دختر
آنچه زیر بغل گیرند
گستردنی، دراز کم عرض
رشته ها و پی هائی که استخوانهای بدن را بهم پیوند میدهد، زردپی، و بمعنی کاروان سرای میان راه
سرپوشیده، سایبان دالان راهرو رو پوشیده، پوشش بالای راهگذر سقفی که در زیر آن معبر ورود به خانه و سرای باشد، سایبان سایه گاه جمع ساباطات سوابیط، انگوری که روی تاک یا داربست چوبین عمل آورده باشند
فرو هشتگی موی، تپ کردن
سواری که مایحتاج خود را بفتراک بسته و مسلح و مکمل یراق میراند سبای سوار زبده سوار
گول بی مغز، سرخوش سرمست
لاتینی تازی گشته پرمگ گونه ای کویک یامگ (نخل)، جمع سبله، خوشه ها بروت ها
ریخته گر زرگر، ریخته گر، گدازنده ریخته گر زرگر
سبقت گیرنده
فخر کردن، فخر نمودن
ریشکاو (میل جراحی)
جمع سبخه، شوره زاران، کود به زبان مسری
شناور، شناگر
از ریشه پارسی شبه فروش
خواب خواب سبک خواب آسوده، خوابزدگی دراز خوابی خواب آلود گی از بیماری ها، آغاز خواب
بسیار دشنام دهنده
می خری، می، می خوری می فروش باده فروش چوب شناور
مرضی است جنون گونه
تندی تیزی دربوی
پارسی تازی گشته سرتک راه راه روشن شمشیر بران
بال مرغ، لغزش در نبشتن، لغزش در سخن، پی هم افکندن، سست دویدن اسپ، خاموشی و شنیدن افتاده، جمع سقطه، پاره های افتاده پاره های ابر نبهره فروش (نبهره قلب تقلبی)، خرده فروش، افتان بسیار سقوط کننده، شمشیر بران که مضروب را زمین افکند
رسته و صف، دسته و قطار
از ریشه پارسی سبد گر
کوسه کوسج، تنک ریش
جمع سوط، تازیانه ها، سرود گویی جمع سوط تازیانه ها شلاقها
ماه فوریه نام یکی از ماه های رومیان پنجمین ماه سال سریانی ماخوذ از نام یازدهمین ماه سال یهودیان که تقریبا بر آن منطبقاست. این ماه در 31 ژانویه تقویم رومی شروع می شود و شامل 28 روز است و در هر چهار سال یک روز کبیسه بدین روزها افزوده می گردد
بسیار شنا کننده، شناگر