جدول جو
جدول جو

معنی ساقاته - جستجوی لغت در جدول جو

ساقاته
(تَ)
قصبه و بندری است در ژاپن در کرانۀ شمالی جزیره نیپون در ایالت ’اوغو’ در مصب نهر ’ساقاته غاوه’. (از قاموس الاعلام ترکی)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از سابوته
تصویر سابوته
زن پیر، پیرزن
فرهنگ فارسی عمید
در کار زراعت یا پرورش درخت طبق قراردادی با هم شرکت کردن و حاصل آن را بین خود قسمت کردن، به یکدیگر آب دادن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از سالانه
تصویر سالانه
مربوط به سال، ویژگی کاری که در طول یک سال یک بار انجام شود، ویژگی آنچه در طی یک سال به طور مداوم انجام شود، هر سال
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از کاراته
تصویر کاراته
نوعی ورزش رزمی که در آن بدون هیچ سلاحی و بدون درگیر شدن، فقط با دست یا پا به یکدیگر ضربه می زنند
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ساقیانه
تصویر ساقیانه
به شیوه و روش ساقیان مانند ساقیان، ساقی وار
فرهنگ فارسی عمید
(اِ تِ)
توانا شدن. (ترجمان القرآن جرجانی). توانستن. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء).
لغت نامه دهخدا
سکتو، قصبه ای است در سودان و در کنار نهری که به رود خانه نیجر میریزد و دو مسجد بزرگ و یک کاخ مخصوص حکمران دارد، این قصبه در اوایل قرن سیزدهم هجری بدست عثمان ذلفود رئیس قبیلۀ فلانه که حکومتی تشکیل داده بود احداث شد و پایتخت قرار گرفت، (از قاموس الاعلام ترکی)
لغت نامه دهخدا
تصویری از سلقامه
تصویر سلقامه
گرگ ماده، بد زبان زن، ملخ تخم ریز
فرهنگ لغت هوشیار
کشت کردن زمین بشراکت، معامله ایست که بین صاحب درخت و امثال آن یا عامل در مقابل حصه مشاع معین از ثمره واقع میشود و ثمره اعم است از میوه و برگ وگل و غیر آن (قانون مدنی ماده 543) عقد مزارعه در مورد درختان. توضیح در هر مورد که مساقات باطل باشد یا مسخ شود تما ثمره مال مالک است و عامل مستحق اجره المثل خواهد بود. (قانون مدنی ماده 544)
فرهنگ لغت هوشیار
مساقات در فارسی: دار نبازی از (دار) برابر با درخت و هنبازی برابر با (شرکت)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قاقاله
تصویر قاقاله
یا قاقاله خشکه. شخصی بسیار لاغر و نزار
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سایقات
تصویر سایقات
مونث سایق سوق دهنده راننده محرک جمع سایقات
فرهنگ لغت هوشیار
مربوط به سال آنچه که در هر یک سال یک بار منعقد میشود:) جشن سالانه دبستان... . (، مجلس تذکری که در روز وفات عزیزی منعقد کنند، بهر سال در هر سال
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ساعاتی
تصویر ساعاتی
منسوب به ساعت، ساعت ساز
فرهنگ لغت هوشیار
جمع سابقه، فرشتگان، جان های پاک، خردها (در فرزان) جمع سابقه، فرشتگانی که پیشی بردند بر دیوان و شیاطین در ساعت وحی، ارواح مومنان که به سهولت از بدن خارج میشوند، عقول
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سابوته
تصویر سابوته
زن پیر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ساقطات
تصویر ساقطات
جمع ساقطه، شخشیدگان مونث ساقط جمع ساقطات سواقط
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ساقیانه
تصویر ساقیانه
چمانیگون سردهانه بروش ساقیان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ساکوته
تصویر ساکوته
بسیار خاموش زن، مرگ ناگهانی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مساقات
تصویر مساقات
((مُ))
کشت کردن زمین به شراکت، معامله ای است که بین صاحب درخت و امثال آن یا عامل در مقابل حصه مشاع معین از ثمره واقع می شود و ثمره اعم است از میوه و برگ و گل و غیر آن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از کاراته
تصویر کاراته
((تِ))
فن ضربه زدن، نوعی از ورزش های رزمی دفاعی
فرهنگ فارسی معین
تصویری از قاقاله
تصویر قاقاله
((لَ یا لِ))
شخصی بسیار لاغر و نزار
فرهنگ فارسی معین
تصویری از سالانه
تصویر سالانه
((نِ))
آن چه که یک بار در سال صورت گیرد، سالیانه
فرهنگ فارسی معین
تصویری از سابوته
تصویر سابوته
((تَ))
زن پیر
فرهنگ فارسی معین
تصویری از سالانه
تصویر سالانه
آنوال
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از سامانه
تصویر سامانه
سیستم، نظام
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از سالانه
تصویر سالانه
Annual, Annuity, Yearly
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از سالانه
تصویر سالانه
ежегодный , аннуитет , ежегодно
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از سالانه
تصویر سالانه
jährlich, Rente
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از سالانه
تصویر سالانه
щорічний , ануїтет , щорічно
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از سالانه
تصویر سالانه
coroczny, renta, roczny, rocznie
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از سالانه
تصویر سالانه
年度的 , 年金 , 每年的 , 每年地
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از سالانه
تصویر سالانه
anual, anuidade, anualmente
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از سالانه
تصویر سالانه
annuale, rendita, annualmente
دیکشنری فارسی به ایتالیایی