جدول جو
جدول جو

معنی سافرات - جستجوی لغت در جدول جو

سافرات
(فِ)
جمع واژۀ سافره. رجوع به سافره شود
لغت نامه دهخدا
سافرات
جمع سافره، راهیان مونث سافر، صاحبان سفر: قوم سافره
تصویری از سافرات
تصویر سافرات
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از خسارات
تصویر خسارات
خسارت، ضرر کردن، زیان دیدن، زیان، غرامت
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ساتراپ
تصویر ساتراپ
والی، حاکم، استاندار، سترب
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از زاجرات
تصویر زاجرات
ملائکۀ موکل بر ابر و باد
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از سابحات
تصویر سابحات
سابح، کشتی ها، ستارگان
فرهنگ فارسی عمید
(ءِ)
جمع واژۀ سائره. رجوع به سائره شود، سیّارات. ستارگان گردنده:
بنگر بسائرات فلک راکه بر فلک
ایشان ز حضرت ملک العرش لشکرند.
ناصرخسرو
لغت نامه دهخدا
(حِ)
جمع واژۀ ساحره. رجوع به ساحره شود
لغت نامه دهخدا
جمع واژۀ سافیه، رجوع به سافیه شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از تنافرات
تصویر تنافرات
جمع تنافر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خسارات
تصویر خسارات
جمع خسارت
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دایرات
تصویر دایرات
جمع دایره (دائره) حوادث پیش آمدها
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تاخرات
تصویر تاخرات
جمع تاخر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از توافرات
تصویر توافرات
جمع توافر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تنفرات
تصویر تنفرات
جمع تنفر، آژیغ ها جمع تنفر
فرهنگ لغت هوشیار
گیاه خار داری است از تیره مرکبان که شبیه کنگراست. توضیح در بعضی کتب تافروت را مرادف با کنگر و انواع آن دانسته اند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تاثرات
تصویر تاثرات
جمع تاثر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ساتراپ
تصویر ساتراپ
پارسی یونانی گشته شهرپ شهردار کشوردار
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خاطرات
تصویر خاطرات
جمع خاطره، یاد بودها یاد نامه ها
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ساسفراس
تصویر ساسفراس
لاتینی تازی گشته زرد دار از درختان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ساتراج
تصویر ساتراج
پارسی تازی گشته شاهتره از گیاهان شاهتره
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ساجدات
تصویر ساجدات
جمع ساجده، نگونیگران مونث ساجد سجده کننده جمع ساجدات
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سابحات
تصویر سابحات
جمع سابح، جمع سابحه، کشتی ها ستارگان فرشتگان
فرهنگ لغت هوشیار
جمع سابقه، فرشتگان، جان های پاک، خردها (در فرزان) جمع سابقه، فرشتگانی که پیشی بردند بر دیوان و شیاطین در ساعت وحی، ارواح مومنان که به سهولت از بدن خارج میشوند، عقول
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سافیاء
تصویر سافیاء
گردخاک، باد پر گرد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از زائرات
تصویر زائرات
جمع زائره، دیدوران
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بافراست
تصویر بافراست
آنکه فراست دارد باهوش زیرک
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اسفراج
تصویر اسفراج
یونانی تازی شده مارچوبه مارچوبه
فرهنگ لغت هوشیار
جمع سائره، گردندگان ستارگان گردنده جمع سایره، سیارات ستارگان گردنده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سایرات
تصویر سایرات
جمع سایره، سیارات ستارگان گردنده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ساترات
تصویر ساترات
جمع ساتره، پوشانندگان مونث ساتر پوشاننده پنهان کننده جمع ساترات
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ساحرات
تصویر ساحرات
مونث ساحر زن جادوگر جمع ساحرات سواحر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خاطرات
تصویر خاطرات
جمع خاطره، مجموعه رویدادها و سرگذشت های مربوط به یک شخص یا یک دوره
فرهنگ فارسی معین
تصویری از ساتراپ
تصویر ساتراپ
ایالت
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از خاطرات
تصویر خاطرات
یادبودها، یادمان ها
فرهنگ واژه فارسی سره