اکنون سفیریه گویند، غذائی مرکب از گوشت، تخم مرغ و پیاز: فقال لکاتبه ان عشت قلیلاً لاطعمنک اسفیریا من لحوم هذه الجزر مااکلت مثلها قط. (ابن القوطیه نسخۀ خطی پاریس شمارۀ 706 از دزی ج 1 ص 22)
اکنون سفیریه گویند، غذائی مرکب از گوشت، تخم مرغ و پیاز: فقال لکاتبه اِن عشت ُ قلیلاً لاطعمنک اسفیریا من لحوم هذه الجزر مااکلت مثلها قط. (ابن القوطیه نسخۀ خطی پاریس شمارۀ 706 از دزی ج 1 ص 22)
بیونانی به معنی ارض است. (فهرست مخزن الادویه) ، دویدن. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء). دویدن اسب: افاج الفرس، عدا. (از اقرب الموارد) ، جوق جوق فرستادن شتران را بر آب و حوض. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء). دسته دسته فرستادن شتران را بر آب حوض. (از اقرب الموارد)
بیونانی به معنی ارض است. (فهرست مخزن الادویه) ، دویدن. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء). دویدن اسب: افاج الفرس، عدا. (از اقرب الموارد) ، جوق جوق فرستادن شتران را بر آب و حوض. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء). دسته دسته فرستادن شتران را بر آب حوض. (از اقرب الموارد)