جَمعِ واژۀ اِسطار و اسطاره و اسطیر و اسطیره و اسطور و اسطوره. سیوطی در المزهر گوید: اساطیر، جمعی باشد بی واحد. ابوعبیده گوید واحد آن اسطاره است و بعضی دیگر بر آنند که جمع سطر اسطار باشد و جمع اسطار اساطیر. سخنهای پریشان. بیهوده ها. افسانه ها. (از منتهی الارب).
منسوب به بسا یعنی فسا واقع در فارس. (از معجم البلدان). عربان نسبت بدان شهر را فسوی و فارسیان بساسیری گویند و نویسند. (از معجم البلدان) (انساب سمعانی) (لباب الانساب). معرب بساشیری است. (ناظم الاطباء)