جدول جو
جدول جو

معنی سآمت - جستجوی لغت در جدول جو

سآمت
ملول شدن، به ستوه آمدن، بیزار شدن، دلتنگی
تصویری از سآمت
تصویر سآمت
فرهنگ فارسی عمید
سآمت
(سَ مَ)
بستوه آمدن. (غیاث) (منتهی الارب). معلوم شدن. (غیاث) (منتهی الارب) : اشتغال بشرح احوال بر یک کتاب فایت گرداند و به ملالت و سآمت رساند. (ترجمه تاریخ یمینی ص 357). از ملازمت دیوان ملامت و سآمت شامل شده. (جهانگشای جوینی)
لغت نامه دهخدا
سآمت
((سَ مَ))
دلتنگی، ملامت
تصویری از سآمت
تصویر سآمت
فرهنگ فارسی معین

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از سمت
تصویر سمت
طرف، جانب، راه و روش، طریق
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از سمت
تصویر سمت
شغل، عنوان، علامت، نشان، اثر داغ
فرهنگ فارسی عمید
(سَ مَ)
سیرآمدگی. رجوع به سآمت شود
لغت نامه دهخدا
(تَ)
شئامت. مأخوذ از شآمه عربی به معنی بدفالی و شومی و بدیمنی و نکبت. (ناظم الاطباء) (از اشتنگاس). شومی و بدی. (فرهنگ نظام). بدبختی. بدفالی. رجوع به شآمه شود
لغت نامه دهخدا
(سِ مَ)
سمه. قرابت و خویشی. (ناظم الاطباء) ، رتبه. مقام: و دانستیم رأی هند که این جمع بنام او کرده اند سمت پادشاهی است. (کلیله و دمنه).
دزد بیان من است هر که در این عهد
بر سمت شاعریش نام برآمد.
خاقانی.
از سمت کتابت به رتبت وزارت رسید. (ترجمه تاریخ یمینی).
، راه و روش. (ناظم الاطباء) : اگر شما بر سمت تدبیر من نروید سخن مرا نامؤثر شناسید، بشما همان رسد که ببوزینگان رسید. (سندبادنامه ص 80). و از سمت راستی بیفتند. (سندبادنامه ص 5) ، داغ. نشان. (غیاث) (آنندراج) : شمس المعالی قابوس بسمت عدل و رأفت و انصاف و معدلت آراسته بود. (ترجمه تاریخ یمینی). خود را بسمت قصور و تقصیر منسوب و موسوم نگردانم. (ترجمه تاریخ یمینی). رجوع به سمه شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از سامت
تصویر سامت
بستوه آمدن، بیزار شدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سمت
تصویر سمت
طرف و سوی رتبه و مقام
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شآمت
تصویر شآمت
((شَ مَ))
شئامت، بدبختی، شومی
فرهنگ فارسی معین
تصویری از سمت
تصویر سمت
((س مَ))
نشان داغ، علامت، نشانه، عنوان، مقام
فرهنگ فارسی معین
تصویری از سمت
تصویر سمت
((سَ))
راهی را در پیش گرفتن، به راه درست و میانه راه رفتن، راه، روش، قصد، طرف، جانب، جمع سموت
فرهنگ فارسی معین
تصویری از سمت
تصویر سمت
راستا
فرهنگ واژه فارسی سره
از توابع خانقاپی قائم شهر
فرهنگ گویش مازندرانی
جهت
دیکشنری اردو به فارسی