جدول جو
جدول جو

معنی زینهار - جستجوی لغت در جدول جو

زینهار
پناه جستن و امان خواستن
تصویری از زینهار
تصویر زینهار
فرهنگ لغت هوشیار
زینهار
زنهار، هنگام تنبیه و تحذیر به کار می رود، بپرهیز، برحذر باش، زنهار، دروغ نگو، مهلت، عهد و پیمان، امان، پناه
تصویری از زینهار
تصویر زینهار
فرهنگ فارسی عمید
زینهار
((یْ))
پناه، امان، مهلت، ضمانت، امانت، شبه جمله که برای تنبیه و تحذیر گویند به معنای دور باش، حذر کن، زنهار
تصویری از زینهار
تصویر زینهار
فرهنگ فارسی معین

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از زینهاری
تصویر زینهاری
آنکه شرط و عهد کند، کسی که امان و مهلت طلبد جمع زینهاریان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از زینهاری
تصویر زینهاری
آن که عهد و پیمان بندد، کسی که امان و پناه بخواهد
فرهنگ فارسی معین
تصویری از زنهار
تصویر زنهار
امنیت، امان
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از زنهار
تصویر زنهار
امان و مهلت، پناه و امان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از زنهار
تصویر زنهار
هنگام تنبیه و تحذیر به کار می رود، بپرهیز، برحذر باش، برای مثال زینهار از قرین بد زنهار / و قنا رّبنا عذاب النّار (سعدی - ۱۰۰) زنهار، دروغ نگو، مهلت، عهد و پیمان، امان، پناه
به زنهار داشتن: کسی را امان دادن و در پناه خود گرفتن
به زنهار کسی درآمدن: به کسی پناه بردن و از او امان گرفتن
زنهار خوردن: کنایه از عهد شکستن، پیمان شکستن، برای مثال من دل به تو دادم که به زنهار بداری / زنهار مخور بر دل زنهاری زنهار (فرخی - ۱۷۰)
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از زنهار
تصویر زنهار
((زِ))
پناه، امان، مهلت، ضمانت، امانت، شبه جمله که برای تنبیه و تحذیر گویند به معنای دور باش، حذر کن، زینهار
فرهنگ فارسی معین
تصویری از زینهار نامه
تصویر زینهار نامه
عهد نامه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از زینهار شکستن
تصویر زینهار شکستن
نقض عهد کردن عهد شکستن پیمان شکستن، خیانت کردن
فرهنگ لغت هوشیار
پای بند وفادار، امین مقابل زینهار خوار. پای بند به عهد و پیمان وفادار، امین مقابل زینهار خواری
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از زینهار خوردن
تصویر زینهار خوردن
نقض عهد کردن عهد شکستن پیمان شکستن، خیانت کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از زینهار خواستن
تصویر زینهار خواستن
ملتجی شدن، امان و پناه خواستن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از زینهار خواری
تصویر زینهار خواری
عهد شکنی پیمان شکنی، خیانت مقابل زنهار داری
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از زینهار خوار
تصویر زینهار خوار
شکننده پیمان و عهد شکن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از زینهارداری
تصویر زینهارداری
وفاداری، امانت
فرهنگ فارسی معین
تصویری از زینهاردار
تصویر زینهاردار
وفادار، پای بند به عهد و پیمان
فرهنگ فارسی معین
تصویری از زینهارخواری
تصویر زینهارخواری
((~. خا))
عهدشکنی، خیانت
فرهنگ فارسی معین
تصویری از زینهارخوار
تصویر زینهارخوار
((~. خا))
پیمان شکن، خائن در امانت
فرهنگ فارسی معین
تصویری از زینهار خوردن
تصویر زینهار خوردن
((~. خُ دَ))
پیمان شکستن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از بینیار
تصویر بینیار
(دخترانه)
بیننده (نگارش کردی: بنیار)
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از زانیار
تصویر زانیار
(پسرانه)
دانا، دانشمند
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از زنهاری
تصویر زنهاری
آمنا
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از دیندار
تصویر دیندار
دارنده دین، متدین
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از زنهاری
تصویر زنهاری
آنکه شرط و عهد کند، کسی که امان و مهلت طلبد جمع زینهاریان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از زرنگار
تصویر زرنگار
منفش شده با زر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از زیانکار
تصویر زیانکار
تباه کننده، اتلاف کننده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از زینیان
تصویر زینیان
تخمی است که آنرا بر روی نان پاشند نانخواه
فرهنگ لغت هوشیار
جمع این برای غیر ذوی العقول و اسم معنی آید: اینها را من نگفتم، برای اشخاص آید اینان: (عمر و لیث نامه کرد بابوداود... و با حمدبن فریغون... و اینها پیش رفتند)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از زیرزار
تصویر زیرزار
نالۀ ضعیف، بانگ حزین
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از زین گر
تصویر زین گر
کسی که زین اسب می سازد، زین ساز، سراج
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از زرنگار
تصویر زرنگار
کسی که با زر در روی چیزی نقش و نگار می کند، چیزی که با آب زر نگاشته یا نقاشی شده
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از زنهاری
تصویر زنهاری
کسی که امان و پناه بخواهد، زنهارخواه، امانت
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از زنهاری
تصویر زنهاری
((زِ))
کسی که امان و پناه بخواهد
فرهنگ فارسی معین