جدول جو
جدول جو

معنی زکک - جستجوی لغت در جدول جو

زکک
(تَ)
زک، زکا و زککاً، تنگاتنگ رفت یا جهت سستی و ناتوانی کوتاه گام رفت. (منتهی الارب). رجوع به زک شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از زکی
تصویر زکی
(پسرانه)
پاک، طاهر، پارسا
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از زرک
تصویر زرک
زرشک، درختچه ای خاردار با برگ های دندانه دار و کوچک که ریشه، ساقه، میوه و برگهای آن مصرف دارویی دارد، میوۀ خوشه ای، قرمز رنگ و ترش مزۀ این گیاه که به عنوان چاشنی غذا به کار می رود، دارشک، سرشک، انبرباریس، برباریس، اترار، امبرباریس، زراک، زارج، زراج
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از زاک
تصویر زاک
زاج، جسمی معدنی بلوری شکل و به رنگهای سفید، سبز، سیاه و کبود با خاصیت قبض شدید که در آب حل می شود و در طب و صنعت به کار می رود، زاگ، زک، زاغ
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از زهک
تصویر زهک
آغوز، شیر غلیظ و زرد رنگ چهارپایان اهلی که پس از زایمان آن ها تا سه روز دوشیده می شود، کلستروم، پله، فلّه، شیرماک، شمه، فرشه
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از لکک
تصویر لکک
آلوی ترش
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از زکش
تصویر زکش
زمخت، گس
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از زرک
تصویر زرک
زر ورق، کاغذ زرد رنگ که به شکل ورق زر ساخته می شود و برای تزیین به کار می رود
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از زنک
تصویر زنک
زن کوچک
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از سکک
تصویر سکک
سکه ها، قطعه ای فلزی و بهادار که بر روی آن نام کشور یا پادشاه ضرب کننده نوشته شده است، جمع واژۀ سکه
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از زکی
تصویر زکی
پاک، پاکیزه، پاک از گناه، پارسا، نیکوکار
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از شکک
تصویر شکک
طنبور، تنبور، صدای پا هنگام راه رفتن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از چکک
تصویر چکک
نوایی از موسیقی، از آهنگ های موسیقی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از زهک
تصویر زهک
کوفتن، خاک برخیزاندن باد شیر زنان یا جانوران نو زاییده آغوز فله
فرهنگ لغت هوشیار
ملحی است معدنی و بلوری شکل و ترکیب آن عبارت است از سولفات مضاعف آلومینیوم با یکی از فلزات قلیایی است. این فلزات همه متحدالشکل و به صورت سیستمهای منظم با 24 ملکول آب متلور میشوند. مزه آنها شیرین و قابض است و معمولا در آب حل میگردند جمع زاجات. یا زاج آهن زاج سبز. یا زاج ابیض زاج سفید. یا زاج احمر قسمتی از زاج سفید مایل به سرخی است وجوف آن سیاه و با تجاویف و ثقبه ها و غلیظ تر از دیگر اقسام و در جمیع افعال مانند آنهاست. یا زاج اخضر زاج سبز. یا زاج اسود زاج کفشگران. یا زاج اساکفه زاج کفشگران. یا زاج اصفر زاج زرد. یا زاج بلور زاج سفید شب یمانی. یا زاج پتاسیم (پطاسیم) زاج معمولی. یا زاج زرد بهترین قسم زاج است و افضل آن برنگ طلایی و درخشنده است و سوخته آن لطیفتراست زاج اصفر. یا زاج سبز سولفات دوفر زاج آهن. یا زاج سفید زاج معمولی سولفات مضاعف پتاس و آلمین. یا زاج سیاه زاج کفشگران. یا زاج کبود کات کبود سولفات مس. یا زاج کفشگران قسمی از زاج سفید است که چون آب بدان رسد سیاه گردد طبیعت آن مانند اقسام دیگر و قابضتر از آنهاست زاج اساکفه مالیطرنا ملیطرنا. یا زاج معمولی مرکب از یک ملوکول سولفات آلومینیوم و یک ملکول سولفات پتاسیم و 24 ملکول آب و آن جسمی است سفید رنگ در آب سرد کم محلول ولی در آب گرم محلول است دارای طعمی قابض است و در 100 درجه حرارت آب خود را از دست میدهد و در حرارت بیشتر به شکلی مخصوص شبیه به قارچ در می آید. سخنی که از روی خشم در زیر لب گویند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از زحک
تصویر زحک
نزدیک شدن، دور شدن از واژه های دو پهلو، مانده شدن، ماندن
فرهنگ لغت هوشیار
بد خویی گیاهی است از رده دو لپه ییهای جدا گلربگ که تیره مخصوصی به نام زرشکیان از تیره نزدیک به تیره آلالگان است. زرشک معمولی درختچه ایست به ارتفاع 2 تا 3 متر که معمولا در حاشیه جنگلهای غالب نقاط اروپا و ایران میروید برگهاش دندانه دار و گلهایش زرد رنگ و مجتمع به صورت خوشه و آویخته است. میوه آن کوچک و قرمز رنگ و بیضوی به طول 7 تا 8 و به عرض 3 میلیمتر میباشد. ریشه و برگ و میوه آن بمصارف دارویی میرسد برباریس انبر باریس. ماده ایست از جمله) هر هفت (که زنان به روی پاشند، کاغذی زرد که به شکل ورقه زر سازند و جهت زینت بکار برند زر ورق
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از زمک
تصویر زمک
خشم، خشمگین
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از زکی
تصویر زکی
پاکیزه، پاک از فساد، طیب، طاهر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از زکه
تصویر زکه
خشم، اندوه زینه جنگ افزار
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از زنک
تصویر زنک
لاتینی تازی گشته روی از توپال ها زن کوچک، زن فرومایه و پست
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از هکک
تصویر هکک
جستن گلو فواق. توضیح سکسکه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از زکن
تصویر زکن
تیزهوش زیرک
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از زکش
تصویر زکش
لذت و طعم زمخت را گویند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از زکا
تصویر زکا
جفت دوتایی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از زوک
تصویر زوک
خرامیدن، راه رفتن کلاغ
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سکک
تصویر سکک
کری، خرد گوشی، چسبگوشی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از حکک
تصویر حکک
پاور چین، سنگ گچ
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از چکک
تصویر چکک
نوایی است از موسیقی. گنجشک چغک
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از چکک
تصویر چکک
((چُ کُ))
پرنده ای است کوچک از راسته سبک بالان که خانواده خاصی را به نام خانواده گنجشکان به وجود می آورد، عصفور، گنجشک
فرهنگ فارسی معین
تصویری از زاک
تصویر زاک
معرب زاگ، جسمی است معدنی و بلوری شکل به رنگ های سفید، کبود، سبز، سیاه، که مزه آن شیرین و قابض است و معمولاً در آب حل می شود، زاج
فرهنگ فارسی معین
تصویری از زکی
تصویر زکی
((زَ))
پاک، پاکیزه، پارسا، جمع ازکیاء
فرهنگ فارسی معین
تصویری از زکی
تصویر زکی
((زِ کّ))
هنگام اعتراض همراه با انکار و تعجب به کار می رود، دکی
فرهنگ فارسی معین
تصویری از زهک
تصویر زهک
((زِ هَ))
شیر زنان یا جانوران دیگر نو زاییده، آغوز، فله
فرهنگ فارسی معین
((زَ رَ))
یک قلم از هفت قلم مواد آرایشی زنانه و آن خالی بود که به وسیله سرمه روی صورت ایجاد می کردند
فرهنگ فارسی معین