جدول جو
جدول جو

معنی زَبُون - جستجوی لغت در جدول جو

زَبُون
مشتری
دیکشنری عربی به فارسی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از زبون
تصویر زبون
بیچاره، ناتوان، عاجز، خوار، زیردست، مغلوب
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از زربون
تصویر زربون
پاپوش
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از زبون
تصویر زبون
خوار، زیردست، بیمقدار، ناچیز، حقیر، ذلیل، توسری خور، ستمکش
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از زبون
تصویر زبون
((زَ))
ضعیف، درمانده، خوار، حقیر
فرهنگ فارسی معین
مهرورز، دلسوز
دیکشنری عربی به فارسی
چهره درهم، اخم کردن، عبوس، ترشرویی
دیکشنری عربی به فارسی
صبور، بیمار
دیکشنری عربی به فارسی
مقبولیت، پذیرش
دیکشنری عربی به فارسی