معنی زبون تصویر زبون زبون خوار، زیردست، بیمقدار، ناچیز، حقیر، ذلیل، توسری خور، ستمکشخوار، زیردست، بیمقدار، ناچیز، حقیر، ذلیل، توسری خور، ستمکش فرهنگ لغت هوشیار