معنی حَنُون
حَنُون
مهرورز، دلسوز
دیکشنری عربی به فارسی
واژههای مرتبط با حَنُون
أَيُون
أَيُون
یُون
دیکشنری عربی به فارسی
حَقُود
حَقُود
کینِه توز
دیکشنری عربی به فارسی
حَسُود
حَسُود
زَهرآگین، حَسود
دیکشنری عربی به فارسی
حَرُوب
حَرُوب
جَنگجو، جَنگ ها
دیکشنری عربی به فارسی
جُنُون
جُنُون
دیوانِگی، جُنون
دیکشنری عربی به فارسی
زَبُون
زَبُون
مُشتَری
دیکشنری عربی به فارسی
قَانُون
قَانُون
قانون
دیکشنری عربی به فارسی
مَجنُون
مَجنُون
جُنون آمیز، دیوانِه، آشُفتِه
دیکشنری عربی به فارسی
مَسنُون
مَسنُون
دَندانِه دار، سالمَندان
دیکشنری عربی به فارسی