جدول جو
جدول جو

معنی زوکال - جستجوی لغت در جدول جو

زوکال
زغال، سکار، اخگر، (یادداشت بخط مرحوم دهخدا)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از زوال
تصویر زوال
نیست شدن، زدوده شدن، از بین رفتن، دور شدن، کنایه از مایل گشتن خورشید از میانۀ آسمان به سوی مغرب، کنایه از هنگام ظهر که آفتاب از بلندی رو به انحطاط می گذارد
زوال پذیرفتن: نیست شدن، فانی شدن
فرهنگ فارسی عمید
(زَوْ وا)
نیک متحرک و جنبان در رفتن. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) ، قسمتی از راه و از مسافرت. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
(زُ)
به لهجۀ آذری، ذغال. انگشت. زگال. فحم. (یادداشت بخط مرحوم دهخدا). زغال. (ناظم الاطباء) ، اخگر و آتش پاره. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
(تَ مَلْ لُ)
خرامیدن. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد). رجوع به زوک شود
لغت نامه دهخدا
(تَ)
استعمال ورزیدن در کاری و مروسیدن و رنج کشیدن در آن. (منتهی الارب). مزاوله. (ناظم الاطباء) ، ارادۀ کاری کردن. (منتهی الارب). رجوع به مزاوله شود
لغت نامه دهخدا
(کَ / کُو)
رجوع به گوگال شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از وکال
تصویر وکال
سستی تنبلی، کودنی
فرهنگ لغت هوشیار
بگشتن، گشتن و دور شدن ازجایی، نیست شدن، از بین رفتن، بر طرف شدن، نیستی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از زکال
تصویر زکال
((زُ))
زگال، ذغال
فرهنگ فارسی معین
تصویری از زوال
تصویر زوال
((زَ))
نیست شدن، از بین رفتن، متمایل شدن آفتاب از وسط آسمان به سوی مغرب، نقصان، ناپایداری، نیستی، خرابی، آفت، بلا
فرهنگ فارسی معین
تصویری از زوال
تصویر زوال
فروپاشی
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از زوال
تصویر زوال
انخفاضٌ
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از زوال
تصویر زوال
Decadence, Degeneracy, Degeneration, Degradation, Deterioration
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از زوال
تصویر زوال
décadence, dégénérescence, dégradation, détérioration
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از زوال
تصویر زوال
퇴폐 , 퇴화 , 악화
دیکشنری فارسی به کره ای
زوال، پاییز
دیکشنری اردو به فارسی
تصویری از زوال
تصویر زوال
অবক্ষয় , অধঃপতন , অবনতি , অবনতি
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از زوال
تصویر زوال
زوال , بگاڑ
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از زوال
تصویر زوال
การเสื่อมโทรม , การเสื่อมสภาพ , การเสื่อมสภาพ
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از زوال
تصویر زوال
uharibifu, uozo
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از زوال
تصویر زوال
çöküş, dejenerasyon, bozulma
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از زوال
تصویر زوال
पतन , विकृति , गिरावट
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از زوال
تصویر زوال
衰退 , 退化 , 劣化 , 悪化
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از زوال
تصویر زوال
שקיעה , הידרדרות
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از زوال
تصویر زوال
kemerosotan, degenerasi, degradasi, pemburukan
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از زوال
تصویر زوال
verval, degeneratie, degradatie, verslechtering
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از زوال
تصویر زوال
decadenza, degenerazione, degradazione, deterioramento
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از زوال
تصویر زوال
decadência, degeneração, degradação, deterioração
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از زوال
تصویر زوال
衰退 , 退化 , 降解 , 恶化
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از زوال
تصویر زوال
dekadencja, degeneracja, degradacja, pogorszenie
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از زوال
تصویر زوال
занепад , дегенерація , деградація , погіршення
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از زوال
تصویر زوال
Dekadenz, Degeneration, Degradation, Verschlechterung
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از زوال
تصویر زوال
упадок , дегенерация , деградация , ухудшение
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از زوال
تصویر زوال
decadencia, degeneración, degradación, deterioro
دیکشنری فارسی به اسپانیایی