جدول جو
جدول جو

معنی زهوق - جستجوی لغت در جدول جو

زهوق
باطل، هلاک شونده
تصویری از زهوق
تصویر زهوق
فرهنگ لغت هوشیار
زهوق
بیرون رفتن، دررفتن، نابود شدن، هلاک شدن، باطل شدن
تصویری از زهوق
تصویر زهوق
فرهنگ فارسی عمید
زهوق
((زُ))
بیرون رفتن، نابود گشتن، باطل شدن
تصویری از زهوق
تصویر زهوق
فرهنگ فارسی معین

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از زهوف
تصویر زهوف
دروغ ساختن، نزدیکی مرگ
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از زهور
تصویر زهور
روشن شدن چراغ، درخشیدن ماه، درخشیدن رخسار
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از زهلوق
تصویر زهلوق
فربه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سهوق
تصویر سهوق
دروغگوی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شهوق
تصویر شهوق
بلند گردیدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شهوق
تصویر شهوق
بلند شدن، افراخته شدن، بالا رفتن، به بلندی رسیدن، از جا برخاستن، دراز شدن چیزی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از زوق
تصویر زوق
سیماب
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از زهو
تصویر زهو
خودپسندی، دروغ، تازگی و شادابی
فرهنگ لغت هوشیار
پیش افتادن پیش گرفتن، به نشانه نخوردن، بیهودگی (بطلان) هامون سبک و شتابان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از زهو
تصویر زهو
تکبر کردن، کبر، نازیدن، بالیدن، نمو کردن، جوان شدن کودک، درخشیدن، روشن شدن، ظاهر شدن ثمر گیاه، فخر، ستم، کذب
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از زهو
تصویر زهو
((زَ هْ وْ))
درخشیدن، وزیدن، ناز کردن، تکبر کردن
فرهنگ فارسی معین