جدول جو
جدول جو

معنی زهو - جستجوی لغت در جدول جو

زهو
خودپسندی، دروغ، تازگی و شادابی
تصویری از زهو
تصویر زهو
فرهنگ لغت هوشیار
زهو
تکبر کردن، کبر، نازیدن، بالیدن، نمو کردن، جوان شدن کودک، درخشیدن، روشن شدن، ظاهر شدن ثمر گیاه، فخر، ستم، کذب
تصویری از زهو
تصویر زهو
فرهنگ فارسی عمید
زهو
((زَ هْ وْ))
درخشیدن، وزیدن، ناز کردن، تکبر کردن
تصویری از زهو
تصویر زهو
فرهنگ فارسی معین

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از زهوق
تصویر زهوق
باطل، هلاک شونده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از زهوف
تصویر زهوف
دروغ ساختن، نزدیکی مرگ
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از زهور
تصویر زهور
روشن شدن چراغ، درخشیدن ماه، درخشیدن رخسار
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از زهوق
تصویر زهوق
بیرون رفتن، دررفتن، نابود شدن، هلاک شدن، باطل شدن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از زهوق
تصویر زهوق
((زُ))
بیرون رفتن، نابود گشتن، باطل شدن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از زهومه
تصویر زهومه
گندیدگی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از زهومت
تصویر زهومت
باد گنده بوی ریم و چربش بوی گوشت چرب متعفن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از زهوار
تصویر زهوار
تسمه، بند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از زهوار
تصویر زهوار
باریکه ای از چوب که در اطراف چهارچوب در بکوبند، تسمۀ باریک از چرم یا چیز دیگر که بر حاشیه و کنارۀ چیزی بدوزند، تسمه، بند، هر چیزی که مانند زه باشد، زه مانند
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از زهوار
تصویر زهوار
((زِ))
زوار، نوار باریکی از چرم یا چیز دیگر که با آن حاشیه یا کناره چیزی را دوزند، چوب های باریکی که در اطراف چهارچوب در و پنجره کوبند
فرهنگ فارسی معین
تصویری از زهومت
تصویر زهومت
بدبویی، تعفن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از زهر
تصویر زهر
سم
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از آهو
تصویر آهو
(دخترانه)
شاهد، معشوق، جانور معروف که نام دیگر آن غزال است، آهو به زیبایی چشم و خرامش در رفتار شهرت دارد، یکی از همسران فتحعلی شاه قاجار
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از بهو
تصویر بهو
صفه، ایوان، کوشک، بالاخانه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از آهو
تصویر آهو
غزال، غزاله، حیوانی از تیره نشخوار کنندگان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دهو
تصویر دهو
یک صد متر مربع (گویش گیلکی)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ذهو
تصویر ذهو
خود بزرگ نمایی، گردنکشی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از زاهو
تصویر زاهو
زنی که تازه زاییده زاج زاچ
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از زاو
تصویر زاو
قوی و زیر دست و پر زور را گویند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از رهو
تصویر رهو
روش، طریقه، طرز، قاعده، پی و نشان
فرهنگ لغت هوشیار
جانوری است از شاخه کرمها جزو رده کرمهای حلقوی از دسته ئیرودینه ها که لوله گوارش اش در طول بدن حیوان به 11 قسمت مشخص میشود زالو در قسمت سر و همچنین در انتهای بدن دارای بادکشهایی است که به وسیله آنها خود را بااشیا یا حیوانات میچسباند زالو حیوانی است آبزی که در آب رودها جوی ها و برکه ها زندگی میکند دارای گونه های مختلفی است زالو در فسمت بادکش دهانی دارای سه ردیف آرواره بشکل میباشد که به رسیله آنها پوست بدن میزبان خودرا سوراخ کرده خون وی را می مکد زلو شلوک شلکا
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از زها
تصویر زها
تازگی و شکوفه گیاه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از زعو
تصویر زعو
دادگری
فرهنگ لغت هوشیار
جانوری است از شاخه کرمها جزو رده کرمهای حلقوی از دسته ئیرودینه ها که لوله گوارش اش در طول بدن حیوان به 11 قسمت مشخص میشود زالو در قسمت سر و همچنین در انتهای بدن دارای بادکشهایی است که به وسیله آنها خود را بااشیا یا حیوانات میچسباند زالو حیوانی است آبزی که در آب رودها جوی ها و برکه ها زندگی میکند دارای گونه های مختلفی است زالو در فسمت بادکش دهانی دارای سه ردیف آرواره بشکل میباشد که به رسیله آنها پوست بدن میزبان خودرا سوراخ کرده خون وی را می مکد زلو شلوک شلکا
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از زهی
تصویر زهی
تحسین، آفرین، احسنت
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از زهه
تصویر زهه
بدست آوردن نتیجه از در آمیختن نر و ماده نتایج تخم گیری
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از زهم
تصویر زهم
بوی بد، پیه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از زهل
تصویر زهل
سپید شدن تابان شدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از زهک
تصویر زهک
کوفتن، خاک برخیزاندن باد شیر زنان یا جانوران نو زاییده آغوز فله
فرهنگ لغت هوشیار
پیش افتادن پیش گرفتن، به نشانه نخوردن، بیهودگی (بطلان) هامون سبک و شتابان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از زهف
تصویر زهف
سبک گردیدن، سبک یافتن باد چیز را و سبک بردن آن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از زهش
تصویر زهش
تولد، زائیده شدن، زایش
فرهنگ لغت هوشیار