رنج و آزردگی، به هم فشار آوردن و یکدیگر را در فشار گذاشتن، انبوهی کردن، زحام، انبوهی زحمت دادن: باعث زحمت شدن، رنج و آزار دادن، اذیت کردن زحمت کشیدن: رنج کشیدن، رنج بردن، تحمل رنج و مشقت کردن
رنج و آزردگی، به هم فشار آوردن و یکدیگر را در فشار گذاشتن، انبوهی کردن، زحام، انبوهی زحمت دادن: باعث زحمت شدن، رنج و آزار دادن، اذیت کردن زحمت کشیدن: رنج کشیدن، رنج بردن، تحمل رنج و مشقت کردن