معنی زحمت زحمت رنج و آزردگی، به هم فشار آوردن و یکدیگر را در فشار گذاشتن، انبوهی کردن، زحام، انبوهیزحمت دادن: باعث زحمت شدن، رنج و آزار دادن، اذیت کردنزحمت کشیدن: رنج کشیدن، رنج بردن، تحمل رنج و مشقت کردن تصویر زحمت فرهنگ فارسی عمید