جدول جو
جدول جو

معنی زنگیشه - جستجوی لغت در جدول جو

زنگیشه
(زَ شِ)
دهی از دهستان دروفرامان بخش مرکزی شهرستان کرمانشاه است که 330 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از انگیزه
تصویر انگیزه
(دخترانه)
آنچه یا آنکه کسی را وادار به کار کند، محرک، باعث
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از اندیشه
تصویر اندیشه
(دخترانه)
آنچه حاصل اندیشیدن است، فکر
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از اندیشه
تصویر اندیشه
آنچه از عمل آگاهانۀ ذهن حاصل می شود، فکر، گمان، ترس، بیم، توجه، ملاحظه
اندیشه کردن: فکر کردن، خیال کردن، احساس ترس و بیم کردن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از زنگیچه
تصویر زنگیچه
آرنج، مرفق
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از زنجیره
تصویر زنجیره
هر چیز شبیه زنجیر، کنایه از حاشیه ای که در اطراف چیزی خصوصاً سکه های فلزی به شکل زنجیر درست می شود
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از زنگلیچه
تصویر زنگلیچه
زنگوله، زنگ کوچک کروی شکل که به پای کودکان یا گردن چهارپایان می بندند
زنگل، زنگله، زنگدان، ژنگله، ژنگدان
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از انگیزه
تصویر انگیزه
آنچه کسی را به کاری برانگیزاند، سبب، باعث، علت
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از زنگوله
تصویر زنگوله
زنگ کوچک کروی شکل که به پای کودکان یا گردن چهارپایان می بندند، زنگل، زنگله، زنگدان، زنگلیچه، ژنگله، ژنگدان،
در موسیقی از آوازهای موسیقی قدیم
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از شنگینه
تصویر شنگینه
چوبی که چهارپایان را با آن می رانند، برای مثال اگر با من دگر کاوی خوری ناگه / به سر بر تیغ و بر پهلوی شنگینه (فرالاوی - شاعران بی دیوان - ۴۲)، چوبی که گازران جامه را در وقت شستن با آن می کوبند، کدین، کدینه، کوبین
فرهنگ فارسی عمید
(زَ)
دهی از دهستان کنارشهر است که در بخش بردسکن شهرستان کاشمر واقع است و 370 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
لغت نامه دهخدا
(زَ چَ / چِ)
آرنج در خراسان. (یادداشت بخط مرحوم دهخدا). ابتدای ساعد دست. مرفق. (فرهنگ فارسی معین)
لغت نامه دهخدا
تصویری از زنگیچه
تصویر زنگیچه
ابتدای ساعد دست مرفق
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از لنگیده
تصویر لنگیده
بهنگام رفتن بیک جانب بلند و کوتاه شده بسب نقص پا یا خستگی شلیده
فرهنگ لغت هوشیار
چوب دستی که چارپایان را به وسیله آن رانند، چوبی که گازران پارچه و لباس را به هنگام شست و شو با آن کوبند کدین
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از انگیزه
تصویر انگیزه
سبب و باعث چیزها، علت
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از انگیله
تصویر انگیله
تکمه دگمه گوی گریبان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اندیشه
تصویر اندیشه
فکر، تصور، گمان، خیال، وهم، تدبیر، رای، عزیمت
فرهنگ لغت هوشیار
حاشیه ای که در اطراف چیزی مخصوصاً سکه های فلزی بشکب زنجیر درست کنند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از زنگانه
تصویر زنگانه
پرده ایست از موسیقی قدیم
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از زنگلیچه
تصویر زنگلیچه
زنگ خرد جرس کوچک
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از زنگوله
تصویر زنگوله
زنگهای کوچکی که به گردن چارپایان آویزند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از زنگیچه
تصویر زنگیچه
((زَ چِ یا چَ))
مرفق، ابتدای ساعد و دست
فرهنگ فارسی معین
تصویری از شنگینه
تصویر شنگینه
((شَ نَ یا نِ))
چوب دستی که چارپایان را به وسیله آن رانند، چوبی که گازران پارچه و لباس را به هنگام شست وشو با آن کوبند، کدین
فرهنگ فارسی معین
تصویری از زنجیره
تصویر زنجیره
((زَ رِ))
رشته، هر چیز شبیه به زنجیر، چرخه، مجموع فرایندهای مرتبط با هم، شیارهای لبه سکه
فرهنگ فارسی معین
تصویری از زنگلیچه
تصویر زنگلیچه
((زَ گُ چَ یا چِ))
زنگ خرد، جرس کوچک
فرهنگ فارسی معین
تصویری از اندیشه
تصویر اندیشه
((اَ ش ِ))
تفکر، تأمل، ترس، اضطراب
فرهنگ فارسی معین
تصویری از زنگوله
تصویر زنگوله
((زَ لِ یا لَ))
زنگ های کوچک که به گردن چهارپایان آویزند، زنگل، ژنگدان
فرهنگ فارسی معین
تصویری از انگیزه
تصویر انگیزه
((اَ زِ))
باعث، سبب
فرهنگ فارسی معین
تصویری از انگیزه
تصویر انگیزه
دلیل، باعث، هدف، قصد، محرک، موجب
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از اندیشه
تصویر اندیشه
فکر، ایده، تفکر، ذهن، تامل
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از زنجیره
تصویر زنجیره
سریال، سلسله
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از اندیشه
تصویر اندیشه
Thought
دیکشنری فارسی به انگلیسی
آرنج
فرهنگ گویش مازندرانی
تصویری از اندیشه
تصویر اندیشه
мысль
دیکشنری فارسی به روسی