نام پرده ای است از موسیقی. (برهان) (جهانگیری) (غیاث). پرده ای است از موسیقی قدیم. (فرهنگ فارسی معین). نغمه ای از موسیقی. (ناظم الاطباء) ، نام رودی است و نام سازی است که زنگیان نوازند. (آنندراج). رجوع به زنگانه رود شود
نام پرده ای است از موسیقی. (برهان) (جهانگیری) (غیاث). پرده ای است از موسیقی قدیم. (فرهنگ فارسی معین). نغمه ای از موسیقی. (ناظم الاطباء) ، نام رودی است و نام سازی است که زنگیان نوازند. (آنندراج). رجوع به زنگانه رود شود
مقابل رومیانه. (یادداشت بخط مرحوم دهخدا). سیاه و مجعد در صفت زلف و سیاه در صفت خال: اگرچه موی بودش زنگیانه چنان چون بود چشمش جادوانه. (ویس و رامین). خاقانی است هندوی آن هندوانه زلف و آن زنگیانه خال سیاه مدورش. خاقانی. رومیانه روی دارد زنگیانه زلف و خال و آن کمان ابروانش بین که باشد پرعتیب. سعدی. رجوع به زنگ و زنگی شود
مقابل رومیانه. (یادداشت بخط مرحوم دهخدا). سیاه و مجعد در صفت زلف و سیاه در صفت خال: اگرچه موی بودش زنگیانه چنان چون بود چشمش جادوانه. (ویس و رامین). خاقانی است هندوی آن هندوانه زلف و آن زنگیانه خال سیاه مدورش. خاقانی. رومیانه روی دارد زنگیانه زلف و خال و آن کمان ابروانش بین که باشد پرعتیب. سعدی. رجوع به زنگ و زنگی شود
چیزی است که آن را به عربی زعفران الحدید میگویند و ساختن آن چنانست که بیاورند برادۀ آهن و با آب نم کنند و بر روی صفحۀ آهنی تنک سازند و بگذارند تا خشک شود بعد ازآن بکوبند و ببیزند آنچه بماند باز نم کنند و خشک سازند و همچنین تا همه به رنگ زعفران گردد. طبیعت تازۀ آن سرد باشد و چون کهنه گردد گرم و خشک شود و در قابضات بکاربرند. (برهان) (آنندراج) (از فرهنگ فارسی معین). اکسید آهن و زعفران الحدید. (ناظم الاطباء). در طب قدیم مستعمل بود. زعفران الحدید. (فرهنگ فارسی معین). صداءالحدید. زنجار الحدید. زعفران الحدید. (یادداشت بخط مرحوم دهخدا). رجوع به زنگار آهن شود
چیزی است که آن را به عربی زعفران الحدید میگویند و ساختن آن چنانست که بیاورند برادۀ آهن و با آب نم کنند و بر روی صفحۀ آهنی تنک سازند و بگذارند تا خشک شود بعد ازآن بکوبند و ببیزند آنچه بماند باز نم کنند و خشک سازند و همچنین تا همه به رنگ زعفران گردد. طبیعت تازۀ آن سرد باشد و چون کهنه گردد گرم و خشک شود و در قابضات بکاربرند. (برهان) (آنندراج) (از فرهنگ فارسی معین). اکسید آهن و زعفران الحدید. (ناظم الاطباء). در طب قدیم مستعمل بود. زعفران الحدید. (فرهنگ فارسی معین). صداءالحدید. زنجار الحدید. زعفران الحدید. (یادداشت بخط مرحوم دهخدا). رجوع به زنگار آهن شود
ماده ایست که از براده آهن سازند. طرز تهیه آن چنین است: براده آهن را با آب خیس کنند و بر روی صفحه آهنی تنک سازند و بگذارند تا خشک شود. سپس بکوبند و بپزند آنچه بماند باز نم کنند و خشک سازند و همچنین تا همه برنگ زعفران گردد در طب قدیم مستعمل بود زعفران الحدید
ماده ایست که از براده آهن سازند. طرز تهیه آن چنین است: براده آهن را با آب خیس کنند و بر روی صفحه آهنی تنک سازند و بگذارند تا خشک شود. سپس بکوبند و بپزند آنچه بماند باز نم کنند و خشک سازند و همچنین تا همه برنگ زعفران گردد در طب قدیم مستعمل بود زعفران الحدید