جدول جو
جدول جو

معنی زلیت - جستجوی لغت در جدول جو

زلیت
از توابع دهستان کیاکلای شهرستان قائم شهر
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از ازلیت
تصویر ازلیت
ازلی بودن، دیرینگی، جاودانگی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از بلیت
تصویر بلیت
برگۀ کاغذی چاپ شده برای ورود به تماشاخانه، اتوبوس، راه آهن، هواپیما و مانند آن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از حلیت
تصویر حلیت
زیور، زینت، پیرایه، صورت ظاهر انسان، هیئت انسان، چگونگی پیکر و رنگ چهره، حلیه
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از زلات
تصویر زلات
زلت ها، خطاها، لغزش ها، گناه ها، جمع واژۀ زلت
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از زلفت
تصویر زلفت
قرب، نزدیکی، کنایه از انس، دوستی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از زلیف
تصویر زلیف
زلیفن، ترس، بیم، تهدید، کینه
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از پلیت
تصویر پلیت
پلید، نجس وناپاک
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از زیلت
تصویر زیلت
فرانسوی نیم تنه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ملیت
تصویر ملیت
قومیت، صفات ملتی
فرهنگ لغت هوشیار
هر چیز که عمومیت داشته باشد و شامل همه اجزاء بود، تمامیت، کل بودن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قلیت
تصویر قلیت
مرد کم گوشت
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از علیت
تصویر علیت
وهانگی انگیزگی علت بودن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از حلیت
تصویر حلیت
روایی، حلالی زیور، آرایش زیور، آرایش
فرهنگ لغت هوشیار
جمع زله، پالغزها میهمانی ها جمع زلت. لغزشها خطایا، ولیمه ها مهمانیها
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از زلفت
تصویر زلفت
درجه و منزلت و نزدیکی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از زلیج
تصویر زلیج
کلید شده، سرسره لغزگاه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از زلیف
تصویر زلیف
ترس و وهم، ترس و بیم
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از زلیق
تصویر زلیق
شلیل، ماهی لیز آفگانه (جنین سقط شده) نسا
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از زلیل
تصویر زلیل
آب صاف و گوارا
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از زلیه
تصویر زلیه
پارسی تازی شده زیلو گستردنی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از زمیت
تصویر زمیت
گرانسنگ جا افتاده مرد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بلیت
تصویر بلیت
بسیار خاموش، مرد خردمند دانا
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ازلیت
تصویر ازلیت
اسری دیرینگی دیرینگی قدم همیشگی هرگزی. جاودانی، ازلی بودن
فرهنگ لغت هوشیار
از هل تازی آیایی زبانزد فرزانی مصدرصناعی است مرکب ازهل وئیت یعنی پرسش کردن ازمطلب (هل) وسوال ازمطلب هل یعنی سوال ازاصل وجود شییء یاسوال ازوجودصفتی برای شیئی. بنابراین هلیت دوقسم بود. بسیطه: یعنی پرسش از اصل وجودشیئی مانند: آیافرشته هست، مرکبه: یعنی پرسش ازوجودصفتی برای شیئی است مانند: آیافرشته ناطق است ک قسم اول مفادکان تامه است وبالطبع مقدم برقسم دوم است که مفاد کان ناقصه را میرساندوهردوقسم ازاصول مطالب بشمارست. زیرااساس مطالب سه قسم بود: مطلب: هل ومطلب (ما) ومطلب (لم) وهریک دوقسم بود بسیط ومرکب. چنانکه حاج ملاهادی سبزواری گوید: اس المطالب ثلاثه علم مطلب ما مطلب هل مطلب لم)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از حلیت
تصویر حلیت
((حِ یَ))
زیور، آرایش
فرهنگ فارسی معین
تصویری از حلیت
تصویر حلیت
((حِ لِّ یَُ))
حلال بودن، روا بودن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از زلات
تصویر زلات
((زَ لّ))
جمع زلت، لغزش ها، خطاها، ولیمه ها، مهمانی ها
فرهنگ فارسی معین
تصویری از علیت
تصویر علیت
((عِ یَّ))
علت بودن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از کلیت
تصویر کلیت
((کُ لّ یَّ))
کل بودن، تمامیت، مقابل جزئیت
فرهنگ فارسی معین
تصویری از جلیت
تصویر جلیت
((جَ لّ یَ))
واضح، آشکار، حقیقت امر، جلیه
فرهنگ فارسی معین
تصویری از بلیت
تصویر بلیت
((بِ))
بلیط، تکه کاغذ چاپ شده برای ورود به سینما، اتوبوس، هواپیما، راه آهن و غیره
فرهنگ فارسی معین
تصویری از ازلیت
تصویر ازلیت
((اَ زَ یَّ))
دیرینگی، ازلی بودن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از کلیت
تصویر کلیت
همگی
فرهنگ واژه فارسی سره
شیون، زاری، ضجه، جیغ شیون
فرهنگ گویش مازندرانی