نوعی شیرینی زرد رنگ که مخلوط ماست و نشاسته را با قیف کیسه ای مخصوص در روغن داغ می ریزند و پس از برشته شدن در شیرۀ شکر می اندازند، زولبیا. چون به شکل زالو از قیف ریخته می شود «زلو بیا» نامیده شده
نوعی شیرینی زرد رنگ که مخلوط ماست و نشاسته را با قیف کیسه ای مخصوص در روغن داغ می ریزند و پس از برشته شدن در شیرۀ شکر می اندازند، زولبیا. چون به شکل زالو از قیف ریخته می شود «زلو بیا» نامیده شده
نوعی از حلوا که از نشاسته و کف دریا و روغن کنجد می سازند. (ناظم الاطباء). زلابیه. زلیبیا. زلی با. بکتاش. (یادداشت بخط مرحوم دهخدا). رجوع به زولبیا و زلیبیا شود
نوعی از حلوا که از نشاسته و کف دریا و روغن کنجد می سازند. (ناظم الاطباء). زلابیه. زلیبیا. زلی با. بکتاش. (یادداشت بخط مرحوم دهخدا). رجوع به زولبیا و زلیبیا شود
شیرینیی است که آمیختن ماست کیسه انداخته (آب گرفته) با نشاسته و ریختن این مواد در روغن کنجد داغ بوسیله قیفی مخصوص و پختن در روغن مذکور و سپس انداختن آن در شیره شکر درست کنند
شیرینیی است که آمیختن ماست کیسه انداخته (آب گرفته) با نشاسته و ریختن این مواد در روغن کنجد داغ بوسیله قیفی مخصوص و پختن در روغن مذکور و سپس انداختن آن در شیره شکر درست کنند
یکی از دو تن کسانی بود که طبق داستانها به محل دفن جسد سلیمان نبی رسیدند. و آن دیگری عفان بودکه چون خواست انگشتری سلیمان را از دست او برون کند، آتش گرفت و درگذشت و بلوقیا بازگشت. راجع به داستان بلوقیا رجوع به ترجمه بلعمی (تاریخ بلعمی) نسخۀ خطی، ص 121 و نیز به مجمل التواریخ والقصص ص 435 شود
یکی از دو تن کسانی بود که طبق داستانها به محل دفن جسد سلیمان نبی رسیدند. و آن دیگری عفان بودکه چون خواست انگشتری سلیمان را از دست او برون کند، آتش گرفت و درگذشت و بلوقیا بازگشت. راجع به داستان بلوقیا رجوع به ترجمه بلعمی (تاریخ بلعمی) نسخۀ خطی، ص 121 و نیز به مجمل التواریخ والقصص ص 435 شود
دهی جزء دهستان ایجرود، بخش حومه شهرستان زنجان. سکنۀ آن 585 تن. آب آن از رود خانه سجاس رود و محصول آن غلات و انگور و میوه های قلمستان است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 2) ، به رنگ بلور، سخت سپید. سخت پاکیزه و بی آمیغ: یخ بلوری. (یادداشت مرحوم دهخدا)
دهی جزء دهستان ایجرود، بخش حومه شهرستان زنجان. سکنۀ آن 585 تن. آب آن از رود خانه سجاس رود و محصول آن غلات و انگور و میوه های قلمستان است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 2) ، به رنگ بلور، سخت سپید. سخت پاکیزه و بی آمیغ: یخ بلوری. (یادداشت مرحوم دهخدا)
رفت و آمد. دم و دستگاه. تجمل و تعین. (فرهنگ لغات عامیانه). - بروبیا داشتن، دستگاه و جلال و تعین داشتن. بروبرو داشتن. بسبب تعین و تمول در خانه باز، و آمد و شد بسیار داشتن
رفت و آمد. دم و دستگاه. تجمل و تعین. (فرهنگ لغات عامیانه). - بروبیا داشتن، دستگاه و جلال و تعین داشتن. بروبرو داشتن. بسبب تعین و تمول در خانه باز، و آمد و شد بسیار داشتن
در نبات شناسی گیاهی از تیره گل میمون. تنها نوع آن پلونیای امپریال است که آن را به ژاپونی هرّی نامند و آن درختی بزرگ است که به ارتفاع 25 گز میرسد و تنه آن مستقیم و پوست آن اندک شکاف دار است و سر آن پهن میشودگل آن بزرگ و آبی رنگ است این نبات به اسم آنا پلوینا دختر تزار روسیه پل اول پلونیا نامیده شده است
در نبات شناسی گیاهی از تیره گل میمون. تنها نوع آن پلونیای امپریال است که آن را به ژاپونی هرّی نامند و آن درختی بزرگ است که به ارتفاع 25 گز میرسد و تنه آن مستقیم و پوست آن اندک شکاف دار است و سر آن پهن میشودگل آن بزرگ و آبی رنگ است این نبات به اسم آنا پلوینا دختر تزار روسیه پل اول پلونیا نامیده شده است
لوبیاء، لوباء، (منتهی الارب)، از گیاهان دو لپه ای و از تیره پروانه داران و از دستۀ لوبیاها، این دسته اغلب ساقه های پیچنده و غلاف های دراز و دانه های بسیار دارند، (گیاه شناسی گل گلاب ص 221)، دانه ای است چون نخود، لکن کشیده و کم حجم تر از نخود به رنگ سرخ و سفید و گاهی دورنگ و سه رنگ مشهور به لوبیا چیتی یا قزوینی و هم لوبیائی که دو جانب آن سیاه باشد و بقیه سفید، مشهور به لوبیا چشم بلبلی (در تداول تهران) و سیاه چشم (در تداول قزوین)، دانه ای است خرد نزدیک به باقلا که آن را سیاه چشمک گویند، (منتخب اللغات)، لوبیای دورنگ (سفید دارای رگه ها و خطوط قرمز) یا سه رنگ که درشت تر از انواع دیگر است و به لوبیای قزوینی شهرت دارد و به آن که سیاه و سفید است لوبیای چشم بلبلی یاسیاه چشم گفته میشود، غله ای است معروف که در طعام کنند و بخورند، (آنندراج)، نام غله ای است، سهلتر از ماش هضم شود و نفخش از باقلا کمتر باشد و بهترین آن سرخ رنگ بود و آن را لوویا هم میگویند و لوبا هم به نظر آمده است، (برهان)، از جملۀ بقولات است که در اکثر نقاط ایران به عمل می آید، اقسام آن عبارت است از: لوبیای قرمز، لوبیای سفید، لوبیای چشم بلبلی و در آن لغات است، دجر، (منتهی الارب) (بحر الجواهر)، ثامر، حنبل، اجلل، لوبیاج، (صیدنه)، قریناء، (منتهی الارب)، لوباء، (المعرب ص 300)، لوویاء، لوبیه، غند ماش، تلک، ژاژومک که به عربی لیاء گویند، (برهان)، صاحب بحر الجواهر گوید: حاره فی الاولی معتدل الرطوبه و الیبوسه و قیل بارد یابس منق من دم النفاس و یدرﱡ الطمث و البول مخصب للبدن مخرج للاجنه و المشیه، (بحر الجواهر)، ابوریحان در صیدنه آرد: ابن الاعرابی گوید: عرب لوبیا را لیاء گوید و یکی را لیاه ومدّ و قصر الف در لوبیا لغت است و لوبیاج هم میگویند و لوبا نیز گویند، ’ری’ گوید به خط شمر دیدم که عرب لوبیا را دجر گویند به ضم دال، و ثعلب از ابن الاعرابی به فتح دال روایت کند، و اهل ترمد او را ژاژومک گویند و به رومی مسوقی و به هندی دوس و چولا نیز گویند، ’ص اونی’ گوید: گرم و تر است در اول و بادانگیز است، باه را تقویت کند و بول و حیض را براند، (از ترجمه صیدنۀ ابوریحان)، صاحب اختیارات گوید: لوبیا ولوبا نیز گویند و ثامر و آن سهلتر از ماش هضم شود وبیرون آید و نفخ وی کمتر از باقلا بود و نیکوترین آن سرخ بود که نخورده (؟) بود و طبیعت وی گرم بود در اول و معتدل بود در تری و خشکی و گویند سرد و خشک بود، و سرخ وی کمتر از غیر وی بود و آبی که وی را در آن پخته باشند حیض براند، خاصه سرخ وی و دم نفاس را پاک گرداند و بول براند و بدن را فربه کند و سینه و شش را نافع بود و مشیمه برون آورد و بچۀ مرده و وی مولد خلط غلیط بلغمی بود و مغثی و مولد اخلاط بد و نفخ بود و ضرر آن کم بود، چون: بازیت و مری و سرکه و خردل و نمک و فلفل و دارچینی و سقز مستعمل کنند و شراب بر سر آن بیاشامند - انتهی، حکیم مؤمن در تحفه آرد:لوبیا، مؤلف تذکره گوید: لغت هندی است و به یونانی سیاهن (سیلمین) و به عربی (ظ، به عبری) فریقا نامند، نبات او شبیه به لبلاب و منبسط بر زمین و بعضی به مجاور خود می پیچد و دانۀ بعضی سفید و از بعضی سرخ واز باقلی کوچکتر و شبیه به گردۀ طیور و غلافش مانندباقلی و از آن رقیق تر و قوتش تا دو سال باقی و بهتراز باقلی و زبون تر از نخود و سرخ او در آخر اول گرم، و سفید او مایل به اعتدال و محرک باه و مولد منی ومدرّ شیر و بول و حیض و مسمن بدن، و شرب آب مطبوخ او با اندکی قند و جلوس در طبیخ او منقی نفاس و مخرج جنین زنده و مرده و مشیمه و جهت درد کمر و گرده مفیدو دیرهضم و نفاخ و مولد خلط غلیظ و مصلحش خردل و آبکامه و زنجبیل و بالخاصیه مورث غثیان و مصلح آن دارچینی و سکنجبین است، ضریر انطاکی در تذکره آرد: لوبیا، هندی بالیونانیه سیاهین و القبطیه مامیرا و العبریه فریقا نبت سبط عریض الاوراق یمتد علی الارض و فی قضبانه کالخیوط یغرس بنیسان و یدرک بحزیران ثمره حب کالکلی مطرف بالحمره و بعضه بالسواد داخل غلف اطول و اغلظ من الحلبه تبقی قوه هذا الحب نحو عشر سنین و هواجود من الفول و دون الحمص حار رطب فی الثانیه ینفع من اوجاع الظهر و الکلی یهیج الباه جدا خصوصاً بالزنجبیل و یخصب الابدان و الهند تأکله لذلک کثیراً و اجود ما اکلت رطبه بالجوز و الزیت و ملازمه اکلها تجلو الابدان ولکنها تولد ریحاً یصلحها السکنجبین و الدارصینی و قیل تسمی الدمادم: نیستی آگه چه گویم مر ترا جز من همانک عامه گوید نیستی آگه ز نرخ لوبیا، ناصرخسرو، پس به طریق تو خدای جهان بی شک در ماش و جو و لوبیاست، ناصرخسرو، گه بپختم از برایت لوبیا، مولوی (از آنندراج)، پا بجای زنگ زر بندم بپایش کوفته باز درّ لوبیا چنگل به جوهر گیرمش، بسحاق اطعمه، دمادم، نوعی از لوبیای هندی است، (منتهی الارب)، خرمه، گیاهی است مانند لوبیا، (منتهی الارب)، - لوبیا چیتی، لوبیای دورنگ مشهور به لوبیا قزوینی، - لوبیا سبز، لوبیای تازه، لوبیا که در غلاف بود نارسیده، - لوبیا سفید، نوعی از لوبیا به رنگ سفید یکدست، لوبیا الابیض، اصوفورون، فاسیولن، فاسیلیون، - لوبیا قرمز، نوعی از لوبیا به رنگ قرمز یکدست، رجوع به لوبیا شود، - لوبیا گلی، رجوع به لوبیا قرمز شود، -، قسمی گل، - لوبیا هندی، قسم اخیر فشغ است و در عراق دمادم نامند، (تحفۀ حکیم مؤمن)، - لوبیای تازه، لوبیای با پوست سبز، لوبیای نارسیده که در غلاف بود، - امثال: نرخ لوبیا را ندانی یا هنوز نرخ لوبیا نداند
لوبیاء، لوباء، (منتهی الارب)، از گیاهان دو لپه ای و از تیره پروانه داران و از دستۀ لوبیاها، این دسته اغلب ساقه های پیچنده و غلاف های دراز و دانه های بسیار دارند، (گیاه شناسی گل گلاب ص 221)، دانه ای است چون نخود، لکن کشیده و کم حجم تر از نخود به رنگ سرخ و سفید و گاهی دورنگ و سه رنگ مشهور به لوبیا چیتی یا قزوینی و هم لوبیائی که دو جانب آن سیاه باشد و بقیه سفید، مشهور به لوبیا چشم بلبلی (در تداول تهران) و سیاه چشم (در تداول قزوین)، دانه ای است خرد نزدیک به باقلا که آن را سیاه چشمک گویند، (منتخب اللغات)، لوبیای دورنگ (سفید دارای رگه ها و خطوط قرمز) یا سه رنگ که درشت تر از انواع دیگر است و به لوبیای قزوینی شهرت دارد و به آن که سیاه و سفید است لوبیای چشم بلبلی یاسیاه چشم گفته میشود، غله ای است معروف که در طعام کنند و بخورند، (آنندراج)، نام غله ای است، سهلتر از ماش هضم شود و نفخش از باقلا کمتر باشد و بهترین آن سرخ رنگ بود و آن را لوویا هم میگویند و لوبا هم به نظر آمده است، (برهان)، از جملۀ بقولات است که در اکثر نقاط ایران به عمل می آید، اقسام آن عبارت است از: لوبیای قرمز، لوبیای سفید، لوبیای چشم بلبلی و در آن لغات است، دُجر، (منتهی الارب) (بحر الجواهر)، ثامر، حُنُبل، اَجلَل، لوبیاج، (صیدنه)، قریناء، (منتهی الارب)، لوباء، (المعرب ص 300)، لوویاء، لوبیه، غند ماش، تُلک، ژاژومک که به عربی لیاء گویند، (برهان)، صاحب بحر الجواهر گوید: حاره فی الاولی معتدل الرطوبه و الیبوسه و قیل بارد یابس مُنق من دم النفاس و یُدِرﱡ الطمث و البول مخصب للبدن مخرج للاجنه و المشیه، (بحر الجواهر)، ابوریحان در صیدنه آرد: ابن الاعرابی گوید: عرب لوبیا را لیاء گوید و یکی را لیاه ومدّ و قصر الف در لوبیا لغت است و لوبیاج هم میگویند و لوبا نیز گویند، ’ری’ گوید به خط شمر دیدم که عرب لوبیا را دُجر گویند به ضم دال، و ثعلب از ابن الاعرابی به فتح دال روایت کند، و اهل ترمد او را ژاژومک گویند و به رومی مسوقی و به هندی دوَس و چولا نیز گویند، ’ص اونی’ گوید: گرم و تر است در اول و بادانگیز است، باه را تقویت کند و بول و حیض را براند، (از ترجمه صیدنۀ ابوریحان)، صاحب اختیارات گوید: لوبیا ولوبا نیز گویند و ثامر و آن سهلتر از ماش هضم شود وبیرون آید و نفخ وی کمتر از باقلا بود و نیکوترین آن سرخ بود که نخورده (؟) بود و طبیعت وی گرم بود در اول و معتدل بود در تری و خشکی و گویند سرد و خشک بود، و سرخ وی کمتر از غیر وی بود و آبی که وی را در آن پخته باشند حیض براند، خاصه سرخ وی و دم نفاس را پاک گرداند و بول براند و بدن را فربه کند و سینه و شش را نافع بود و مشیمه برون آورد و بچۀ مرده و وی مولد خلط غلیط بلغمی بود و مغثی و مولد اخلاط بد و نفخ بود و ضرر آن کم بود، چون: بازیت و مری و سرکه و خردل و نمک و فلفل و دارچینی و سقز مستعمل کنند و شراب بر سر آن بیاشامند - انتهی، حکیم مؤمن در تحفه آرد:لوبیا، مؤلف تذکره گوید: لغت هندی است و به یونانی سیاهن (سیلمین) و به عربی (ظ، به عبری) فریقا نامند، نبات او شبیه به لبلاب و منبسط بر زمین و بعضی به مجاور خود می پیچد و دانۀ بعضی سفید و از بعضی سرخ واز باقلی کوچکتر و شبیه به گردۀ طیور و غلافش مانندباقلی و از آن رقیق تر و قوتش تا دو سال باقی و بهتراز باقلی و زبون تر از نخود و سرخ او در آخر اول گرم، و سفید او مایل به اعتدال و محرک باه و مولد منی ومدرّ شیر و بول و حیض و مسمن بدن، و شرب آب مطبوخ او با اندکی قند و جلوس در طبیخ او منقی نفاس و مخرج جنین زنده و مرده و مشیمه و جهت درد کمر و گرده مفیدو دیرهضم و نفاخ و مولد خلط غلیظ و مصلحش خردل و آبکامه و زنجبیل و بالخاصیه مورث غثیان و مصلح آن دارچینی و سکنجبین است، ضریر انطاکی در تذکره آرد: لوبیا، هندی ُ بالیونانیه سیاهین و القبطیه مامیرا و العبریه فریقا نبت سبط عریض الاوراق یمتد علی الارض و فی قضبانه کالخیوط یغرس بنیسان و یدرک بحزیران ثمره حب کالکلی مطرف بالحمره و بعضه بالسواد داخل غلف اطول و اغلظ من الحلبه تبقی قوه هذا الحب نحو عشر سنین و هواجود من الفول و دون الحمص حار رطب فی الثانیه ینفع من اوجاع الظهر و الکلی یهیج الباه جدا خصوصاً بالزنجبیل و یخصب الابدان و الهند تأکله لذلک کثیراً و اجود ما اکلت رطبه بالجوز و الزیت و ملازمه اکلها تجلو الابدان ولکنها تولد ریحاً یصلحها السکنجبین و الدارصینی و قیل تسمی الدمادم: نیستی آگه چه گویم مر ترا جز من همانک عامه گوید نیستی آگه ز نرخ لوبیا، ناصرخسرو، پس به طریق تو خدای جهان بی شک در ماش و جو و لوبیاست، ناصرخسرو، گه بپختم از برایت لوبیا، مولوی (از آنندراج)، پا بجای زنگ زر بندم بپایش کوفته باز درّ لوبیا چنگل به جوهر گیرمش، بسحاق اطعمه، دمادم، نوعی از لوبیای هندی است، (منتهی الارب)، خرمه، گیاهی است مانند لوبیا، (منتهی الارب)، - لوبیا چیتی، لوبیای دورنگ مشهور به لوبیا قزوینی، - لوبیا سبز، لوبیای تازه، لوبیا که در غلاف بود نارسیده، - لوبیا سفید، نوعی از لوبیا به رنگ سفید یکدست، لوبیا الابیض، اصوفورون، فاسیولن، فاسیلیون، - لوبیا قرمز، نوعی از لوبیا به رنگ قرمز یکدست، رجوع به لوبیا شود، - لوبیا گلی، رجوع به لوبیا قرمز شود، -، قسمی گل، - لوبیا هندی، قسم اخیر فشغ است و در عراق دمادم نامند، (تحفۀ حکیم مؤمن)، - لوبیای تازه، لوبیای با پوست سبز، لوبیای نارسیده که در غلاف بود، - امثال: نرخ لوبیا را ندانی یا هنوز نرخ لوبیا نداند
بی شرم. بی باک. بی حیا، مردم دیوانه مزاج را گفته اند. (برهان قاطع). مالیخولیا. (ناظم الاطباء) (برهان قاطع). مخفف مالنخولیا و مالیخولیا. (حاشیۀ برهان چ معین) ، چیزی را گویند که چون هر کس آن را خواهد متصرف شود مانعی نداشته باشد. (برهان قاطع)
بی شرم. بی باک. بی حیا، مردم دیوانه مزاج را گفته اند. (برهان قاطع). مالیخولیا. (ناظم الاطباء) (برهان قاطع). مخفف مالنخولیا و مالیخولیا. (حاشیۀ برهان چ معین) ، چیزی را گویند که چون هر کس آن را خواهد متصرف شود مانعی نداشته باشد. (برهان قاطع)
زلوبیا، زلابیه، شیرینیی است که از آمیختن ماست کیسه انداخته (آب گرفته) با نشاسته و ریختن این آمیخته در روغن کنجد داغ بوسیلۀ قیفی مخصوص و پختن در روغن مذکور و سپس انداختن آن در شیرۀ شکر درست کنند، (فرهنگ فارسی معین)، رجوع به زلوبیا شود
زلوبیا، زلابیه، شیرینیی است که از آمیختن ماست کیسه انداخته (آب گرفته) با نشاسته و ریختن این آمیخته در روغن کنجد داغ بوسیلۀ قیفی مخصوص و پختن در روغن مذکور و سپس انداختن آن در شیرۀ شکر درست کنند، (فرهنگ فارسی معین)، رجوع به زلوبیا شود
حلوایی است مشهور و عربان زلابیه گویند. (برهان). شیرینی معروف و آن را زلابی و زلیبا و زلابیه نیز گویند. (انجمن آرا) (آنندراج). نوعی از شیرینی که به هندی جلیبی گویند. (غیاث) : زلیبیه، شیرینی معروف و زلابی و زلیبه و زلیبا و زلابیه نیز گویند. (فرهنگ رشیدی). زلوبیا. زلابیه. زلی با. بکتاش. زلابی. قسمی شیرینی و حلوا. (یادداشت بخط مرحوم دهخدا) : از پی دیوی دوان چو کودک لیکن رود و می است و زلیبیا و لکانه. ناصرخسرو. نان کشکین اگر بیابم هیچ راست گویی زلیبیا باشد. مسعودسعد. رجوع به زلیبا و زلابیه شود
حلوایی است مشهور و عربان زلابیه گویند. (برهان). شیرینی معروف و آن را زلابی و زلیبا و زلابیه نیز گویند. (انجمن آرا) (آنندراج). نوعی از شیرینی که به هندی جلیبی گویند. (غیاث) : زلیبیه، شیرینی معروف و زلابی و زلیبه و زلیبا و زلابیه نیز گویند. (فرهنگ رشیدی). زلوبیا. زلابیه. زلی با. بکتاش. زلابی. قسمی شیرینی و حلوا. (یادداشت بخط مرحوم دهخدا) : از پی دیوی دوان چو کودک لیکن رود و می است و زلیبیا و لکانه. ناصرخسرو. نان کشکین اگر بیابم هیچ راست گویی زلیبیا باشد. مسعودسعد. رجوع به زلیبا و زلابیه شود
گیاهی است از تیره پروانه واران که دسته خاصی را بنام دسته لوبیاها در این تیره بوجود میاورد. این گیاه پیچنده و بالارونده است. برگهایش مرکب سه تایی است. گلهایش کوچک و غالبا سفید رنگ و گل آذینش خوشه یی است. در حدود 60 گونه از این گیاه شناخته شده که غالبا در نواحی معتدل و یا گرم میرویند. لوبیا در اغلب نقاط ایران کشت میشود و اقسام مختلف آن در اغذیه مصرف میگردد. میوه لوبیا جزو میوه های بنام است و در هر غلاف آن چندین دانه موجود است. اقسام مختلفی که در ایران کشت میشوند عبارتند از: لوبیای مرمری لوبیای قرمز لوبیای چشم بلبلی لوبیای رسمی لوبیای چینی فصولیه لوبیاء. یا لوبیای چینی. لوبیای ژاپنی یا لوبیای دریایی. گیاهی است از تیره اسفناجیان که در سواحل دریاها میروید. ساقه ها و برگهایش متقابل گلهایش عاری از جام و میوه اش کپسولی شکل است. در حدود 8 گونه از این گیاه شناخته شده است. از خاکستر این گیاه سود (کربنات سدیم) بدست میاورند خریس قلی. یا لوبیای ژاپنی. گونه ای لوبیا که ارتفاعش بین 30 تا 80 سانتیمتر و گاهی تا یک متر است. برگهایش متناوب و مرکب از سه برگچه است. گلهایش تقریبا سفید رنگ و متمایل به بنفش هستند. میوه اش زرد رنگ بطول 2 تا 6 سانتیمتر و بعرض 1 تا 5، 1 سانتیمتر است و در آن 2 تا 5 دانه قرار دارد. دانه لوبیای ژاپنی ببزرگی یک نخود ولی کمی مسطح است و گاهی کروی میباشد. درازیش 6 تا 7 میلیمتر و پهنایش 4 تا 6 میلیمتر است. رنگ دانه لوبیای ژاپنی ممکنست سفید یا زرد یا قرمز و یا برنگهای دیگر باشد، لوبیای ژاپنی گیاهی بسیار مفید است بطوریکنه امروزه از لحاظ اهمیت فراوانی که درتغذیه انسان دارد در غالب نقاط کشت میشود لوبیای چینی فول صویه سویا. یا لوبیای سبز. قسمی لوبیا که فقط بمنظور استفاده از میوه اش در حالیکه هنوز دانه ها نارس میباشند کشت میشود. میوه نارس لوبیا که بشکل میوه باقلا سبزرنگ است در اغذیه مصرف میگردد. یا لوبیای سفید. لوبیای مرمری یا لوبیای فرنگی. قسمی لوبیاکه درعهد ناصر الدنشاه بایران وارد شد ورواج یافت. یا لوبیای مرمری. گونه ای لوبیا که دانه هایش سفید رنگ است لوبیای سفید
گیاهی است از تیره پروانه واران که دسته خاصی را بنام دسته لوبیاها در این تیره بوجود میاورد. این گیاه پیچنده و بالارونده است. برگهایش مرکب سه تایی است. گلهایش کوچک و غالبا سفید رنگ و گل آذینش خوشه یی است. در حدود 60 گونه از این گیاه شناخته شده که غالبا در نواحی معتدل و یا گرم میرویند. لوبیا در اغلب نقاط ایران کشت میشود و اقسام مختلف آن در اغذیه مصرف میگردد. میوه لوبیا جزو میوه های بنام است و در هر غلاف آن چندین دانه موجود است. اقسام مختلفی که در ایران کشت میشوند عبارتند از: لوبیای مرمری لوبیای قرمز لوبیای چشم بلبلی لوبیای رسمی لوبیای چینی فصولیه لوبیاء. یا لوبیای چینی. لوبیای ژاپنی یا لوبیای دریایی. گیاهی است از تیره اسفناجیان که در سواحل دریاها میروید. ساقه ها و برگهایش متقابل گلهایش عاری از جام و میوه اش کپسولی شکل است. در حدود 8 گونه از این گیاه شناخته شده است. از خاکستر این گیاه سود (کربنات سدیم) بدست میاورند خریس قلی. یا لوبیای ژاپنی. گونه ای لوبیا که ارتفاعش بین 30 تا 80 سانتیمتر و گاهی تا یک متر است. برگهایش متناوب و مرکب از سه برگچه است. گلهایش تقریبا سفید رنگ و متمایل به بنفش هستند. میوه اش زرد رنگ بطول 2 تا 6 سانتیمتر و بعرض 1 تا 5، 1 سانتیمتر است و در آن 2 تا 5 دانه قرار دارد. دانه لوبیای ژاپنی ببزرگی یک نخود ولی کمی مسطح است و گاهی کروی میباشد. درازیش 6 تا 7 میلیمتر و پهنایش 4 تا 6 میلیمتر است. رنگ دانه لوبیای ژاپنی ممکنست سفید یا زرد یا قرمز و یا برنگهای دیگر باشد، لوبیای ژاپنی گیاهی بسیار مفید است بطوریکنه امروزه از لحاظ اهمیت فراوانی که درتغذیه انسان دارد در غالب نقاط کشت میشود لوبیای چینی فول صویه سویا. یا لوبیای سبز. قسمی لوبیا که فقط بمنظور استفاده از میوه اش در حالیکه هنوز دانه ها نارس میباشند کشت میشود. میوه نارس لوبیا که بشکل میوه باقلا سبزرنگ است در اغذیه مصرف میگردد. یا لوبیای سفید. لوبیای مرمری یا لوبیای فرنگی. قسمی لوبیاکه درعهد ناصر الدنشاه بایران وارد شد ورواج یافت. یا لوبیای مرمری. گونه ای لوبیا که دانه هایش سفید رنگ است لوبیای سفید
شیرینیی است که آمیختن ماست کیسه انداخته (آب گرفته) با نشاسته و ریختن این مواد در روغن کنجد داغ بوسیله قیفی مخصوص و پختن در روغن مذکور و سپس انداختن آن در شیره شکر درست کنند
شیرینیی است که آمیختن ماست کیسه انداخته (آب گرفته) با نشاسته و ریختن این مواد در روغن کنجد داغ بوسیله قیفی مخصوص و پختن در روغن مذکور و سپس انداختن آن در شیره شکر درست کنند
شیرینی است از آمیختن ماست کیسه انداخته با نشاسته و ریختن این آمیخته در روغن کنجد داغ بوسیله قیفی مخصوص و پختن در روغن مذکور و سپس انداختن آن در شیره شکر درست کنند
شیرینی است از آمیختن ماست کیسه انداخته با نشاسته و ریختن این آمیخته در روغن کنجد داغ بوسیله قیفی مخصوص و پختن در روغن مذکور و سپس انداختن آن در شیره شکر درست کنند
یکی از گونه های پنیرک که بنام خبازی بستانی نیز مشهور است و در آسیای غربی خصوصا فلسطین بفراوانی میروید ملوخیا ملوکیا ملوخیه بقله الیهودیه خبازی بستانی. توضیح در تداول عامه در ایران این گیاه را نیز پنیرک گویند
یکی از گونه های پنیرک که بنام خبازی بستانی نیز مشهور است و در آسیای غربی خصوصا فلسطین بفراوانی میروید ملوخیا ملوکیا ملوخیه بقله الیهودیه خبازی بستانی. توضیح در تداول عامه در ایران این گیاه را نیز پنیرک گویند
یکی از گونه های پنیرک که بنام خبازی بستانی نیز مشهور است و در آسیای غربی خصوصا فلسطین بفراوانی میروید ملوخیا ملوکیا ملوخیه بقله الیهودیه خبازی بستانی. توضیح در تداول عامه در ایران این گیاه را نیز پنیرک گویند
یکی از گونه های پنیرک که بنام خبازی بستانی نیز مشهور است و در آسیای غربی خصوصا فلسطین بفراوانی میروید ملوخیا ملوکیا ملوخیه بقله الیهودیه خبازی بستانی. توضیح در تداول عامه در ایران این گیاه را نیز پنیرک گویند
لاتینی تازی گشته دود هندی گیاهی است ار رده دو لپه ییهای پیوسته گلبرگ که علفی است. گلهایش برنگهای سفید و آبی و بنفش میباشند و گل آذینش خوشه یی است. در حدود 200 گونه از این گیاه شناخته شده که متعلق بنواحی معتدل و گرم کره زمینند. انساج این گیاه در پزشکی ضد تنگی نفس و آسم بکار میرود تنباکوی هندی دخان هندی تبغ هندی
لاتینی تازی گشته دود هندی گیاهی است ار رده دو لپه ییهای پیوسته گلبرگ که علفی است. گلهایش برنگهای سفید و آبی و بنفش میباشند و گل آذینش خوشه یی است. در حدود 200 گونه از این گیاه شناخته شده که متعلق بنواحی معتدل و گرم کره زمینند. انساج این گیاه در پزشکی ضد تنگی نفس و آسم بکار میرود تنباکوی هندی دخان هندی تبغ هندی
لوبیا در فارسی از راه سریانی تلک غند ماش ژاژک ژاژومک، گیاهی است از تیره پروانه واران که دسته خاصی را بنام دسته لوبیاها در این تیره بوجود میاورد. این گیاه پیچنده و بالارونده است. برگهایش مرکب سه تایی است. گلهایش کوچک و غالبا سفید رنگ و گل آذینش خوشه یی است. در حدود 60 گونه از این گیاه شناخته شده که غالبا در نواحی معتدل و یا گرم میرویند. لوبیا در اغلب نقاط ایران کشت میشود و اقسام مختلف آن در اغذیه مصرف میگردد. میوه لوبیا جزو میوه های بنام است و در هر غلاف آن چندین دانه موجود است. اقسام مختلفی که در ایران کشت میشوند عبارتند از، لوبیای مرمری لوبیای قرمز لوبیای چشم بلبلی لوبیای رسمی لوبیای چینی فصولیه لوبیاء. یا لوبیای چینی. لوبیای ژاپنی یا لوبیای دریایی. گیاهی است از تیره اسفناجیان که در سواحل دریاها میروید. ساقه ها و برگهایش متقابل گلهایش عاری از جام و میوه اش کپسولی شکل است. در حدود 8 گونه از این گیاه شناخته شده است. از خاکستر این گیاه سود (کربنات سدیم) بدست میاورند خریس قلی. یا لوبیای ژاپنی. گونه ای لوبیا که ارتفاعش بین 30 تا 80 سانتیمتر و گاهی تا یک متر است. برگهایش متناوب و مرکب از سه برگچه است. گلهایش تقریبا سفید رنگ و متمایل به بنفش هستند. میوه اش زرد رنگ بطول 2 تا 6 سانتیمتر و بعرض 1 تا 5، 1 سانتیمتر است و در آن 2 تا 5 دانه قرار دارد. دانه لوبیای ژاپنی ببزرگی یک نخود ولی کمی مسطح است و گاهی کروی میباشد. درازیش 6 تا 7 میلیمتر و پهنایش 4 تا 6 میلیمتر است. رنگ دانه لوبیای ژاپنی ممکنست سفید یا زرد یا قرمز و یا برنگهای دیگر باشد، لوبیای ژاپنی گیاهی بسیار مفید است بطوریکنه امروزه از لحاظ اهمیت فراوانی که درتغذیه انسان دارد در غالب نقاط کشت میشود لوبیای چینی فول صویه سویا. یا لوبیای سبز. قسمی لوبیا که فقط بمنظور استفاده از میوه اش در حالیکه هنوز دانه ها نارس میباشند کشت میشود. میوه نارس لوبیا که بشکل میوه باقلا سبزرنگ است در اغذیه مصرف میگردد. یا لوبیای سفید. لوبیای مرمری یا لوبیای فرنگی. قسمی لوبیاکه درعهد ناصر الدنشاه بایران وارد شد ورواج یافت. یا لوبیای مرمری. گونه ای لوبیا که دانه هایش سفید رنگ است لوبیای سفید
لوبیا در فارسی از راه سریانی تلک غند ماش ژاژک ژاژومک، گیاهی است از تیره پروانه واران که دسته خاصی را بنام دسته لوبیاها در این تیره بوجود میاورد. این گیاه پیچنده و بالارونده است. برگهایش مرکب سه تایی است. گلهایش کوچک و غالبا سفید رنگ و گل آذینش خوشه یی است. در حدود 60 گونه از این گیاه شناخته شده که غالبا در نواحی معتدل و یا گرم میرویند. لوبیا در اغلب نقاط ایران کشت میشود و اقسام مختلف آن در اغذیه مصرف میگردد. میوه لوبیا جزو میوه های بنام است و در هر غلاف آن چندین دانه موجود است. اقسام مختلفی که در ایران کشت میشوند عبارتند از، لوبیای مرمری لوبیای قرمز لوبیای چشم بلبلی لوبیای رسمی لوبیای چینی فصولیه لوبیاء. یا لوبیای چینی. لوبیای ژاپنی یا لوبیای دریایی. گیاهی است از تیره اسفناجیان که در سواحل دریاها میروید. ساقه ها و برگهایش متقابل گلهایش عاری از جام و میوه اش کپسولی شکل است. در حدود 8 گونه از این گیاه شناخته شده است. از خاکستر این گیاه سود (کربنات سدیم) بدست میاورند خریس قلی. یا لوبیای ژاپنی. گونه ای لوبیا که ارتفاعش بین 30 تا 80 سانتیمتر و گاهی تا یک متر است. برگهایش متناوب و مرکب از سه برگچه است. گلهایش تقریبا سفید رنگ و متمایل به بنفش هستند. میوه اش زرد رنگ بطول 2 تا 6 سانتیمتر و بعرض 1 تا 5، 1 سانتیمتر است و در آن 2 تا 5 دانه قرار دارد. دانه لوبیای ژاپنی ببزرگی یک نخود ولی کمی مسطح است و گاهی کروی میباشد. درازیش 6 تا 7 میلیمتر و پهنایش 4 تا 6 میلیمتر است. رنگ دانه لوبیای ژاپنی ممکنست سفید یا زرد یا قرمز و یا برنگهای دیگر باشد، لوبیای ژاپنی گیاهی بسیار مفید است بطوریکنه امروزه از لحاظ اهمیت فراوانی که درتغذیه انسان دارد در غالب نقاط کشت میشود لوبیای چینی فول صویه سویا. یا لوبیای سبز. قسمی لوبیا که فقط بمنظور استفاده از میوه اش در حالیکه هنوز دانه ها نارس میباشند کشت میشود. میوه نارس لوبیا که بشکل میوه باقلا سبزرنگ است در اغذیه مصرف میگردد. یا لوبیای سفید. لوبیای مرمری یا لوبیای فرنگی. قسمی لوبیاکه درعهد ناصر الدنشاه بایران وارد شد ورواج یافت. یا لوبیای مرمری. گونه ای لوبیا که دانه هایش سفید رنگ است لوبیای سفید
پارسی تازی گشته زولبیا شیرینیی است که آمیختن ماست کیسه انداخته (آب گرفته) با نشاسته و ریختن این مواد در روغن کنجد داغ بوسیله قیفی مخصوص و پختن در روغن مذکور و سپس انداختن آن در شیره شکر درست کنند
پارسی تازی گشته زولبیا شیرینیی است که آمیختن ماست کیسه انداخته (آب گرفته) با نشاسته و ریختن این مواد در روغن کنجد داغ بوسیله قیفی مخصوص و پختن در روغن مذکور و سپس انداختن آن در شیره شکر درست کنند
معجونی است که از تخم شاهدانه و شیرابه خشخاش می ساختند و به عنوان مسکر و مسکن به کار می رفته است، فلونی، نوعی معجون مسکن و مخدر منسوب به فیلون تارسی پزشکی از معاصرین اعسطس (اوگوست) امپراطور رم که جهت تسکین درد دندان و دل درد به
معجونی است که از تخم شاهدانه و شیرابه خشخاش می ساختند و به عنوان مسکر و مسکن به کار می رفته است، فلونی، نوعی معجون مسکن و مخدر منسوب به فیلون تارسی پزشکی از معاصرین اعسطس (اوگوست) امپراطور رم که جهت تسکین درد دندان و دل درد به
گیاه علفی بالارونده که به دور چوبی که در کنارش قرار می دهند می پیچد و بالا می رود. دانه های خوارکی آن در غلافی شبیه غلاف باقلا قرار دارد و انواع مختلف دارد، لوبیا سفید، لوبیا چیتی، لوبیا قرمز و
گیاه علفی بالارونده که به دور چوبی که در کنارش قرار می دهند می پیچد و بالا می رود. دانه های خوارکی آن در غلافی شبیه غلاف باقلا قرار دارد و انواع مختلف دارد، لوبیا سفید، لوبیا چیتی، لوبیا قرمز و
به گفته منوچهر مطیعی تهرانی شیرینی ها جمله در خواب سخن های خوش و مال و منفعت هستند و همگی به غیر از شکلات تعبیری یکسان دارند. خواه این شیرینی سوهان، خواه زولبیا و بامیه باشد. البته بایستی به مواد تشکیل دهنده این شیرینی ها برای تعابیر خواب دقت بیشتری انجام داد. به طور مثال برای تهیه زولبیا از موادی مانند نشاسته، گلاب، زعفران و... استفاده می شود. طبق گفته محمد بن سیرین خوردن گلاب دلیل بر غم بود حال بایست دقت کرد که آیا زولبیا به طور کامل مزه و عطر گلاب را به خود گرفته است یا خیر؟ جابر مغربی تأثیر زعفران را بر تعبیر خواب زولبیا این گونه بیان می کند. اگر بیند زولبیا بی زعفران می خورد، دلیل که مال یابد. اگر زولبیا با زعفران می خورد، دلیل که بیمار شود. تعبیر خواب زولبیا ابن سیرین: درخواب، دلیل است بر جهد و کوشش بیرون از اندازه و یافتن مال بسیار و نزهت و شادی. اگر بیند زولبیا داشت یا کسی بدو داد و می خورد، دلیل که به قدر آن وی را مال و نعمت حاصل شود. اگر بیند که اندک زولبیا در دهان نهاد، دلیل که از کسی سخن خوش و لطیف شنود. منوچهر مطیعی تهرانی گوید: دیدن زولبیا در خواب بیانگر پیچیدگی کار است اما نه چندان زیاد. تعبیر خواب خریدن و خوردن زولبیا مطیعی تهرانی: اگر ببینید که زولبیا خریده اید یا کسی به شما داده یا دارید می خورید کارتان موقتاً گره می خورد اما زود رفع می شود. خوردن زولبیا نیز همین تعبیر را دارد
به گفته منوچهر مطیعی تهرانی شیرینی ها جمله در خواب سخن های خوش و مال و منفعت هستند و همگی به غیر از شکلات تعبیری یکسان دارند. خواه این شیرینی سوهان، خواه زولبیا و بامیه باشد. البته بایستی به مواد تشکیل دهنده این شیرینی ها برای تعابیر خواب دقت بیشتری انجام داد. به طور مثال برای تهیه زولبیا از موادی مانند نشاسته، گلاب، زعفران و... استفاده می شود. طبق گفته محمد بن سیرین خوردن گلاب دلیل بر غم بود حال بایست دقت کرد که آیا زولبیا به طور کامل مزه و عطر گلاب را به خود گرفته است یا خیر؟ جابر مغربی تأثیر زعفران را بر تعبیر خواب زولبیا این گونه بیان می کند. اگر بیند زولبیا بی زعفران می خورد، دلیل که مال یابد. اگر زولبیا با زعفران می خورد، دلیل که بیمار شود. تعبیر خواب زولبیا ابن سیرین: درخواب، دلیل است بر جهد و کوشش بیرون از اندازه و یافتن مال بسیار و نزهت و شادی. اگر بیند زولبیا داشت یا کسی بدو داد و می خورد، دلیل که به قدر آن وی را مال و نعمت حاصل شود. اگر بیند که اندک زولبیا در دهان نهاد، دلیل که از کسی سخن خوش و لطیف شنود. منوچهر مطیعی تهرانی گوید: دیدن زولبیا در خواب بیانگر پیچیدگی کار است اما نه چندان زیاد. تعبیر خواب خریدن و خوردن زولبیا مطیعی تهرانی: اگر ببینید که زولبیا خریده اید یا کسی به شما داده یا دارید می خورید کارتان موقتاً گره می خورد اما زود رفع می شود. خوردن زولبیا نیز همین تعبیر را دارد
شما لوبیا دارید: مشکلات در آینده لوبیاها رشد می کنند: اضطراب و دردسر لوبیا می خرید: پای شما به یک رسوائی کشیده خواهد شد. لوبیا می خورید: به یک بیماری مسری دچار خواهید شد لوبیا می پزید: کارهایتان پیش خواهد رفت - کتاب سرزمین رویاها دیدن لوبیا درخواب خام و پخته وقت و بی وقت، دلیل غم بود و در دیدن آن خیری نباشد. محمد بن سیرین لوبیا یکماده غذائی است که در بسیاری از کشورها به جای نان و بدل نان مصرف می شود زیرا مواد مغذی فراوان دارد. معبران سنتی، لوبیا را خوب ندانسته اند زیرا نفاخ است و نفخ شکم نیز در خواب تعبیر خوشی ندارد لیکن معبران غربی آن را نعمت و برکت و خوبی شناخته اند چون بدل نان قرار می گیرد و جوامع گرسنه و قحطی زده را سیر می کند. ابن سیرین خوردن لوبیا را غمو رنج دانسته و معبران دیگر نیز تقریبا همین عقیده را دارند. منوچهر مطیعی تهرانی ۱ـ دیدن لوبیا در خواب، نشانه نگرانی زیاد و بیماری فرزندان است، بخصوص وقتی ببینید که لوبیاها در حال رشدند. ۲ـ دیدن دانه های خشک لوبیا در خواب، نشانه نومیدی زیاد در زندگی است. باید بیشتر مراقب خود باشید تا به بیماری واگیردار مبتلا نشوید. ۳ـ خوردن لوبیا در خواب، خبر از بدبختی یا بیماری دوستی عزیز می دهد. .
شما لوبیا دارید: مشکلات در آینده لوبیاها رشد می کنند: اضطراب و دردسر لوبیا می خرید: پای شما به یک رسوائی کشیده خواهد شد. لوبیا می خورید: به یک بیماری مسری دچار خواهید شد لوبیا می پزید: کارهایتان پیش خواهد رفت - کتاب سرزمین رویاها دیدن لوبیا درخواب خام و پخته وقت و بی وقت، دلیل غم بود و در دیدن آن خیری نباشد. محمد بن سیرین لوبیا یکماده غذائی است که در بسیاری از کشورها به جای نان و بدل نان مصرف می شود زیرا مواد مغذی فراوان دارد. معبران سنتی، لوبیا را خوب ندانسته اند زیرا نفاخ است و نفخ شکم نیز در خواب تعبیر خوشی ندارد لیکن معبران غربی آن را نعمت و برکت و خوبی شناخته اند چون بدل نان قرار می گیرد و جوامع گرسنه و قحطی زده را سیر می کند. ابن سیرین خوردن لوبیا را غمو رنج دانسته و معبران دیگر نیز تقریبا همین عقیده را دارند. منوچهر مطیعی تهرانی ۱ـ دیدن لوبیا در خواب، نشانه نگرانی زیاد و بیماری فرزندان است، بخصوص وقتی ببینید که لوبیاها در حال رشدند. ۲ـ دیدن دانه های خشک لوبیا در خواب، نشانه نومیدی زیاد در زندگی است. باید بیشتر مراقب خود باشید تا به بیماری واگیردار مبتلا نشوید. ۳ـ خوردن لوبیا در خواب، خبر از بدبختی یا بیماری دوستی عزیز می دهد. .