جدول جو
جدول جو

معنی زقوع - جستجوی لغت در جدول جو

زقوع
(زَقْ قو)
واحد زقاقیع است یا نیامده. (منتهی الارب). رجوع به زقاقیع شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از نقوع
تصویر نقوع
آنچه در آب بخیسانند، آب گوارا و سرد
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از زقوم
تصویر زقوم
گیاهی صحرایی با ساقه های بلند و ستبر، برگ هایی شبیه برگ انار و گل هایی زرد رنگ، درختی در دوزخ که میوۀ بسیار تلخ دارد و دوزخیان از میوۀ آن می خورند، کنایه از هر غذایی که تلخ، سمی و کشنده باشد
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از وقوع
تصویر وقوع
افتادن، فرود آمدن، قرار گرفتن، واقع شدن، در علوم ادبی مکتبی در شعر فارسی قرن دهم که ویژگی عمدۀ آن بیان واقعیت و پرهیز از اغراق های شاعرانه بود، واسوخت
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از زروع
تصویر زروع
زرع ها، کاشتن ها، زراعت کردن ها، مزروع ها، جمع واژۀ زرع
فرهنگ فارسی عمید
سنجد از گیاهان، زاخل دوزخدار درختی که در دوزخ روید، تلخ سنجد، گویند درختی است در جهنم دارای میوه ای بسیار تلخ که دوزخیان از آن خورند، هر چیز تلخ و سمی
فرهنگ لغت هوشیار
جمع زرع، کشت ها فرزندان کاشتن زراعت کردن، کشتکاری کاشت زراعت، کاشته کشت جمع زروع
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تقوع
تصویر تقوع
خمیده رفتن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نقوع
تصویر نقوع
سیراب شدن، باور داشتن خبری را، خیسانیدن چیزی را
فرهنگ لغت هوشیار
پیش آمدن دست دادن، فرود آمدن، آشکارشدن اتفاق افتادن، فرود آمدن (مرغ از هوا)، بروز ظهور: (بعد از وقوع این قضیه در اندک روزی اسماعیل میرزا تغییر سلوک با او کرده)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از زقوه
تصویر زقوه
توده کپه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از وقوع
تصویر وقوع
((وُ))
فرود آمدن، قرار گرفتن، بروز، ظهور
فرهنگ فارسی معین
تصویری از نقوع
تصویر نقوع
((نَ))
سیراب شدن، آنچه در آب بخیسانند به منظور استفاده دارویی از آن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از زقوم
تصویر زقوم
((زَ قُّ))
نام درختی است در جهنم که میوه های تلخ بار می آورد
فرهنگ فارسی معین
تصویری از وقوع
تصویر وقوع
Incidence, Occurrence
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از وقوع
تصویر وقوع
incidence, occurrence
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از وقوع
تصویر وقوع
olay sıklığı, meydana gelme
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از وقوع
تصویر وقوع
อัตราการเกิด , การเกิดขึ้น
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از وقوع
تصویر وقوع
kejadian
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از وقوع
تصویر وقوع
שְׁכִיחוּת , התרחשות
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از وقوع
تصویر وقوع
発生率 , 発生
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از وقوع
تصویر وقوع
发生率 , 发生
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از وقوع
تصویر وقوع
matukio, tukio
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از وقوع
تصویر وقوع
발생률 , 발생
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از وقوع
تصویر وقوع
częstość, zdarzenie
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از وقوع
تصویر وقوع
ঘটনার হার , ঘটনা
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از وقوع
تصویر وقوع
घटना , घटना
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از وقوع
تصویر وقوع
incidenza, occorrenza
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از وقوع
تصویر وقوع
Vorkommen, Auftreten
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از وقوع
تصویر وقوع
incidentie, gebeurtenis
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از وقوع
تصویر وقوع
частота , виникнення
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از وقوع
تصویر وقوع
частота , происшествие
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از وقوع
تصویر وقوع
incidencia, ocurrencia
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از وقوع
تصویر وقوع
incidência, ocorrência
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از وقوع
تصویر وقوع
وقوعہ , وقوع
دیکشنری فارسی به اردو