معنی زرگو - جستجوی لغت در جدول جو

زرگو

فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از زنگو — تصویر زنگو

(پسرانه)

از شخصیتهای شاهنامه، نام دلاوری تورانی، نام یکی از سرداران خسروپرویز پادشاه ساسانی

فرهنگ نامهای ایرانی

تصویری از زرگل — تصویر زرگل

(دخترانه)

زرین گل

فرهنگ نامهای ایرانی

تصویری از مرگو — تصویر مرگو

گنجشک، پرندۀ کوچک خاکی رنگ وحلال گوشت از دستۀ سبکبالان، عصفور، چکوک، ونج، بنجشک، مرکو، چتوک، چغک

فرهنگ فارسی عمید

تصویری از زرگون — تصویر زرگون

مانند زر، به رنگ زر، طلایی، زرّین فام، زرغون، زریون

فرهنگ فارسی عمید

تصویری از زرگر — تصویر زرگر

کسی که پیشه اش ساختن زینت آلات و چیزهای دیگر از زر است، طلاساز

فرهنگ فارسی عمید

تصویری از زورگو — تصویر زورگو

زورگوینده، آنکه دیگری را به زور مجبور به قبول امری بکند

فرهنگ فارسی عمید

تصویری از پرگو — تصویر پرگو

کسی که بسیار حرف بزند، بسیار گوی، پرچانه

فرهنگ فارسی عمید

تصویری از سرگو — تصویر سرگو

ذرت خوشه ای

فرهنگ لغت هوشیار

برنگ زر زرد فام طلایی زریون، درخت انگور (مو) زرجون، آب باران جمع شده بر روی صخره ها و قطعه سنگهای عظیم کوهها که بر اثر حل مواد معدنی موجود در سنگها برنگ نارنجی یا زرد درمیاید، شراب باده، زرقون

فرهنگ لغت هوشیار

تصویری از مرگو — تصویر مرگو

گنجشک

فرهنگ لغت هوشیار

تصویری از زرگر — تصویر زرگر

بمعنی زر ساز، کسی که بازر کار می کند، صیاغ

فرهنگ لغت هوشیار

تصویری از زرگن — تصویر زرگن

همیشک

فرهنگ لغت هوشیار

تصویری از آرگو — تصویر آرگو

فرانسوی زبان زرگری

فرهنگ لغت هوشیار

تصویری از زرگر — تصویر زرگر

((زَ گَ))

سازنده زیورآلات طلایی

فرهنگ فارسی معین

تصویری از مرگو — تصویر مرگو

((مَ))

گنجشک

فرهنگ فارسی معین

تصویری از زرگون — تصویر زرگون

((زَ))

زردرنگ

فرهنگ فارسی معین

تصویری از آرگو — تصویر آرگو

زبان زرگری

فرهنگ واژه فارسی سره

تصویری از زرگر — تصویر زرگر

طلافروش

فرهنگ واژه فارسی سره

تصویری از زرگر — تصویر زرگر

Flashy

دیکشنری فارسی به انگلیسی

تصویری از پرگو — تصویر پرگو

Chatterer

دیکشنری فارسی به انگلیسی

تصویری از پرگو — تصویر پرگو

болтун

دیکشنری فارسی به روسی

تصویری از زرگر — تصویر زرگر

броский

دیکشنری فارسی به روسی

تصویری از پرگو — تصویر پرگو

Schwätzer

دیکشنری فارسی به آلمانی

تصویری از زرگر — تصویر زرگر

auffällig

دیکشنری فارسی به آلمانی

تصویری از پرگو — تصویر پرگو

балака

دیکشنری فارسی به اوکراینی

تصویری از زرگر — تصویر زرگر

показний

دیکشنری فارسی به اوکراینی

تصویری از پرگو — تصویر پرگو

gadula

دیکشنری فارسی به لهستانی

تصویری از زرگر — تصویر زرگر

krzykliwy

دیکشنری فارسی به لهستانی

تصویری از پرگو — تصویر پرگو

喋喋不休的人

دیکشنری فارسی به چینی

تصویری از زرگر — تصویر زرگر

浮夸的

دیکشنری فارسی به چینی

تصویری از پرگو — تصویر پرگو

tagarela

دیکشنری فارسی به پرتغالی

تصویری از زرگر — تصویر زرگر

chamativo

دیکشنری فارسی به پرتغالی

تصویری از پرگو — تصویر پرگو

chiacchierone

دیکشنری فارسی به ایتالیایی

تصویری از زرگر — تصویر زرگر

vistoso

دیکشنری فارسی به ایتالیایی