جدول جو
جدول جو

معنی زحاف - جستجوی لغت در جدول جو

زحاف
بهر جزی جزاندن یا دگرگون کردن بهرهای درست خزنده تغییری که به اجزای سالم اصلی داده باشند تا اجزای فرعی غیر سالم از آن منشعب شود. آن جزو را که از تغییر حاصل شده مزاحف گویند جمع زحافات
فرهنگ لغت هوشیار
زحاف
((زِ))
هر تغییری در اصول افاعیل عروضی با کاستن یا اضافه کردن یک یا چند حرف
فرهنگ فارسی معین
زحاف
در علم عروض هر تغییری در اصول افاعیل عروضی با افزودن یا کاستن یک یا چند حرف
فرهنگ فارسی عمید

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از ازحاف
تصویر ازحاف
مانده شدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از لحاف
تصویر لحاف
روانداز
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از زفاف
تصویر زفاف
بی آزرمی، بی شرمی
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از زحوف
تصویر زحوف
مانده خسته
فرهنگ لغت هوشیار
انبوهی جا تنگی انبوهی کردن، انبوهی ازدحام. یا روز (یوم) زحام روز قیامت رستاخیز
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از زحالف
تصویر زحالف
جمع زحلوفه، سرسره ها
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از زحار
تصویر زحار
ترایمان خونی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از زفاف
تصویر زفاف
عروس بخانه شوهر فرستادن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از زغاف
تصویر زغاف
دروغپرداز
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از زراف
تصویر زراف
تند رو
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از زعاف
تصویر زعاف
کشنده زهر هلاک کننده کشنده مهلک: سم زعاف
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از زیاف
تصویر زیاف
جمع زیف، درم های نبهره شیر بیشه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از جحاف
تصویر جحاف
زحمت دادن کسی را
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سحاف
تصویر سحاف
بیماری باریک (سل سد در)، جمع سحفه، پیه ها
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از صحاف
تصویر صحاف
جلد ساز کتاب، ترتیب دهنده صحف
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از زفاف
تصویر زفاف
هم بستر شدن عروس و داماد برای بار اول
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از صحاف
تصویر صحاف
صحفه ها، بشقاب ها، کاسه های بزرگ، جمع واژۀ صحفه
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از زحام
تصویر زحام
انبوهی کردن، به هم فشار آوردن و جا تنگ کردن بر یکدیگر
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از صحاف
تصویر صحاف
کسی که کتاب را ته بندی و جلد می کند، آنکه شغلش صحافی است، کسی که در خواندن صحیفه خطا کند، کتاب فروش
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از زراف
تصویر زراف
زرافه، پستانداری نشخوار کننده با گردن و پاهای بلند و دو شاخ کوتاه بر روی پیشانی که بر روی بدنش خال های قهوه ای رنگ دارد، شترگاوپلنگ، اشترگاوپلنگ، اشترگاو
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از قحاف
تصویر قحاف
تند لور تندابه سخت نوشیدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از لحاف
تصویر لحاف
بستر آهنگ، بالاپوش شب، جامه پنبه دار شب خوابی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از زحام
تصویر زحام
((زِ))
انبوهی، ازدحام
فرهنگ فارسی معین
تصویری از زعاف
تصویر زعاف
((زُ))
مهلک، کشنده
فرهنگ فارسی معین
تصویری از زراف
تصویر زراف
((زَ فِ))
زرافه، حیوانی است پستان دار و نشخوارکننده و بزرگ جثه به اندازه شتر، گردن دراز و دست های بلند و پاهای کوتاه دارد، اشترگاوپلنگ، شترگاوپلنگ
فرهنگ فارسی معین
تصویری از زفاف
تصویر زفاف
((زِ))
عروس را به خانه شوهر فرستادن
شب زفاف: شب عروسی
فرهنگ فارسی معین
تصویری از صحاف
تصویر صحاف
((ص))
جمع صحیفه، دفترها، کتاب ها
فرهنگ فارسی معین
تصویری از صحاف
تصویر صحاف
((صَ حّ))
کسی که کتاب را ته بندی و جلد می کند
فرهنگ فارسی معین
((لِ))
رواندازی آکنده از پشم یا پنبه که هنگام خوابیدن بر روی خود می اندازند
فرهنگ فارسی معین
روانداز ضخیم آکنده از پشم یا پنبه به شکل مستطیل که هنگام خوابیدن برای گرم نگه داشتن بر روی خود می اندازند، دواج
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از جحاف
تصویر جحاف
سیل عظیم
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از زعاف
تصویر زعاف
کشنده، هلاک کننده
فرهنگ فارسی عمید