- زبعبکی(زَ بَ بَ)
زبعبکی مرد شوخ چشم بیباک. (منتهی الارب) (آنندراج). مردی که از آنچه با وی گویند باک ندارد. دریده. (اقرب الموارد). بسیار بدکننده است که پروا نمیکند به آنچه گفته شده است از برای او. زبعبک. (شرح قاموس). آنکه باک ندارد از بدی که او را گویند یا بدیهایی که درباره او گویند. (از متن اللغه). رجوع به زبعبک شود
