بدخلق از مردم و جز آن. (منتهی الارب). بدخلق. (اقرب الموارد). جوهری این ماده را نیاورده و ابن درید گوید: زبعبق بدخوی را گویند و ابن بری بیت زیر را نقل کرده است: فلاتصل بهدان احمق شنطیره ذی خلق زبعبق. (لسان العرب) (تاج العروس). بدخلق از مردم و جز آن. زبعباق کسر مثله. (آنندراج). بدخلق. (ناظم الاطباء). بدخو را گویند. (شرح قاموس) ، زن بدخو. (مهذب الاسماء) ، مرد تندمزاج (حدید) را زبعبق گویند. (از تهذیب الالفاظابن سکیت چ بیروت ص 88). رجوع به مادۀ فوق و ذیل شود