آنکه زبل (سرگین) جمع میکند و این ماده را ندیده ام و از آن روی آوردم که بگفتۀ قراء این گونه اشتقاق قیاسی است. (اقرب الموارد). سرگین کش و گودبر. (ناظم الاطباء). سرگین کش. (ملخص اللغات حسن خطیب). رجوع به تاج العروس و زباله کش شود
آنکه زبل (سرگین) جمع میکند و این ماده را ندیده ام و از آن روی آوردم که بگفتۀ قراء این گونه اشتقاق قیاسی است. (اقرب الموارد). سرگین کش و گودبر. (ناظم الاطباء). سرگین کش. (ملخص اللغات حسن خطیب). رجوع به تاج العروس و زباله کش شود
دختر عتبه بن مرداس که شاعره است. (منتهی الارب). وی خواهر هردان و خدله است و با لعین منقری مهاجاه داشته و همچنین با خواهر خویش خدله اشعاری در هجو یکدیگر تبادل کرده اند. (تاج العروس). رجوع به قاموس الاعلام ترکی شود
دختر عتبه بن مرداس که شاعره است. (منتهی الارب). وی خواهر هردان و خدله است و با لعین منقری مهاجاه داشته و همچنین با خواهر خویش خدله اشعاری در هجو یکدیگر تبادل کرده اند. (تاج العروس). رجوع به قاموس الاعلام ترکی شود
لقب امیر احمد بن طاهر علی بن عزیز محمد بن ظاهر غازی صاحب حلب است. او مردی شجاع بود و در 680 هجری قمری در مصر درگذشت. (تاج العروس) ابن حباب بن مکرب بن عملیق است که بگفتۀ ابن خردادبه زباله میان بغداد و مدینه منسوب بدوست. (تاج العروس) دختر مسعود از عمالقه است و بگفتۀ ابن کلبی زباله میان بغداد و مدینه منسوب بدوست. (تاج العروس) ابن تمیم برادر عمرو بن تمیم است. ابن اعرابی گوید: (قبیلۀ او) بسیار نیستند. (تاج العروس) جد پدر مالک بن حویرث بن اشیم است. (منتهی الارب). زباله بن خشیش جد پدر مالک بن حویرث بن اشیم لیثی صحابی است. (تاج العروس). سمعانی آرد: زباله بن حشیش بن عبد یا لیل بن لیث از اجداد مالک بن حویرث صحابی است. (از انساب سمعانی). رجوع به زبالی شود
لقب امیر احمد بن طاهر علی بن عزیز محمد بن ظاهر غازی صاحب حلب است. او مردی شجاع بود و در 680 هجری قمری در مصر درگذشت. (تاج العروس) ابن حباب بن مکرب بن عملیق است که بگفتۀ ابن خردادبه زباله میان بغداد و مدینه منسوب بدوست. (تاج العروس) دختر مسعود از عمالقه است و بگفتۀ ابن کلبی زباله میان بغداد و مدینه منسوب بدوست. (تاج العروس) ابن تمیم برادر عمرو بن تمیم است. ابن اعرابی گوید: (قبیلۀ او) بسیار نیستند. (تاج العروس) جد پدر مالک بن حویرث بن اشیم است. (منتهی الارب). زباله بن خشیش جد پدر مالک بن حویرث بن اشیم لیثی صحابی است. (تاج العروس). سمعانی آرد: زباله بن حشیش بن عبد یا لیل بن لیث از اجداد مالک بن حویرث صحابی است. (از انساب سمعانی). رجوع به زبالی شود
چیز اندک، یقال: مافی البئر زباله، یعنی نیست در چاه چیزی از آب. (منتهی الارب) (اقرب الموارد) (ناظم الاطباء) (آنندراج). همچنین گفته میشود: ما فی الاناء زباله، یعنی نیست در کاسه چیزی. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) : این پیر زال گول زند زن را از این زباله درهم و دینارش. ناصرخسرو. زبالۀ اتباع او را چون هباء در مصب صبا آواره و متفرق گردانید. (ترجمه تاریخ یمینی ص 293) ، در تداول، خاکروبه. گود، پلیدی. رجوع به زباله دان و زباله کش شود
چیز اندک، یقال: مافی البئر زباله، یعنی نیست در چاه چیزی از آب. (منتهی الارب) (اقرب الموارد) (ناظم الاطباء) (آنندراج). همچنین گفته میشود: ما فی الاناء زباله، یعنی نیست در کاسه چیزی. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) : این پیر زال گول زند زن را از این زباله درهم و دینارش. ناصرخسرو. زبالۀ اتباع او را چون هباء در مصب صبا آواره و متفرق گردانید. (ترجمه تاریخ یمینی ص 293) ، در تداول، خاکروبه. گود، پلیدی. رجوع به زباله دان و زباله کش شود
محمد بن حسن بن عیاش و منسوب است به زباله که موضعی است و خطیب او را زبالی (بضم راء) و ابومسعود بجلی زبالی (بفتح زاء) ضبط کرده و برخی او را منسوب به زباله یکی از اجدادش دانسته اند. (تاج العروس). سمعانی آرد: گمان میکنم یکی از اجداد او ’محمد بن حسن بن عیاش’ موسوم بزباله بوده و زبالی نسبت است بدو. ابومسعود احمد بن محمد بجلی آن را بفتح ضبط کرده واحمد بن ثابت گوید: زبالی از قاسم بن ضحاک بن فضل بن مختار بن فلفل بن زیاد مولی عمرو بن حرث روایت دارد و ابوالعباس احمد بن محمد بن عقدۀ حافظ گوید: از جمله احادیث او حدیث محمد بن حنفیه است از علی (ع) : لیس منا من لم یرحم صغیرنا. و خطیب در موثق گوید: محمد بن حسن بن عیاش زبالی است (بضم زاء). (انساب سمعانی). یاقوت آرد: ابوبکر محمد بن حسن بن عیاش زبالی منسوب است بزباله (منزلی میان کوفه و مکه) او از عیاض بن اشرس نقل حدیث کرده و ابوالعباس احمد بن محمد بن سعید بن عقده از اوروایت دارد. (از معجم البلدان). رجوع بزبالی شود
محمد بن حسن بن عیاش و منسوب است به زباله که موضعی است و خطیب او را زبالی (بضم راء) و ابومسعود بجلی زبالی (بفتح زاء) ضبط کرده و برخی او را منسوب به زَبالَه یکی از اجدادش دانسته اند. (تاج العروس). سمعانی آرد: گمان میکنم یکی از اجداد او ’محمد بن حسن بن عیاش’ موسوم بزباله بوده و زبالی نسبت است بدو. ابومسعود احمد بن محمد بجلی آن را بفتح ضبط کرده واحمد بن ثابت گوید: زبالی از قاسم بن ضحاک بن فضل بن مختار بن فلفل بن زیاد مولی عمرو بن حرث روایت دارد و ابوالعباس احمد بن محمد بن عقدۀ حافظ گوید: از جمله احادیث او حدیث محمد بن حنفیه است از علی (ع) : لیس منا من لم یرحم صغیرنا. و خطیب در موثق گوید: محمد بن حسن بن عیاش زبالی است (بضم زاء). (انساب سمعانی). یاقوت آرد: ابوبکر محمد بن حسن بن عیاش زبالی منسوب است بزباله (منزلی میان کوفه و مکه) او از عیاض بن اشرس نقل حدیث کرده و ابوالعباس احمد بن محمد بن سعید بن عقده از اوروایت دارد. (از معجم البلدان). رجوع بزبالی شود
نسبت است به یکی از منازل بادیه که زباله اش نامند. (انساب سمعانی). و گاه نیز نسبت است به زباله بن تمیم برادر عمر بن تمیم. ابن اعرابی گوید: منسوبین به زباله فراوان نیستند و ابوذویب در بارۀ زبالیان گوید: لا تأمننن زبالیا بذمته اذا تقنع ثوب الغدر وائتزرا. (تاج العروس)
نسبت است به یکی از منازل بادیه که زباله اش نامند. (انساب سمعانی). و گاه نیز نسبت است به زباله بن تمیم برادر عمر بن تمیم. ابن اعرابی گوید: منسوبین به زباله فراوان نیستند و ابوذویب در بارۀ زبالیان گوید: لا تأمننن زبالیا بذمته اذا تقنع ثوب الغدر وائتزرا. (تاج العروس)
بویک بویه ای که از کلن گربه دشتی (سنور الزباد) می تراود سر شیر، گل ستاره ای ماده معطری که از غده مشک جانوری استخراج میشود و چون مقداری کم آنرا در یک ماده روغنی حل کنند عطر بسیار خوشبوی و گرانبهایی به مقدار فراوانی بدست می آید. مدفوع جانور مذبور چون در موقع خروج از مقعد طبیعه با غده مترشحه مشک این حیوان تماس یابد بسیار خوشبوست بدین جهت مدفوع خشک شده جانور را هم به نام نوعی مشک به بازار عرضه کنند، پستانداری است از تیره گوشتخواران جزو راسته زبادها در ناحیه میان دو راه این حیوان غده ای وجود دارد که از آن غده مایعی خوشبو و بسیار معطر ترشح میشود که به نام نوعی مشک به بازار عرضه میگردد قد این حیوان باندازه گربه است و پشمهایش خاکستری و دارای خطوط سیاه رنگی میباشد. جانور مذکور در نواحی بسیار گرم آسیا و آفریقا میزید گربه زباد قط الزباد سنور الزباد رباح
بویک بویه ای که از کلن گربه دشتی (سنور الزباد) می تراود سر شیر، گل ستاره ای ماده معطری که از غده مشک جانوری استخراج میشود و چون مقداری کم آنرا در یک ماده روغنی حل کنند عطر بسیار خوشبوی و گرانبهایی به مقدار فراوانی بدست می آید. مدفوع جانور مذبور چون در موقع خروج از مقعد طبیعه با غده مترشحه مشک این حیوان تماس یابد بسیار خوشبوست بدین جهت مدفوع خشک شده جانور را هم به نام نوعی مشک به بازار عرضه کنند، پستانداری است از تیره گوشتخواران جزو راسته زبادها در ناحیه میان دو راه این حیوان غده ای وجود دارد که از آن غده مایعی خوشبو و بسیار معطر ترشح میشود که به نام نوعی مشک به بازار عرضه میگردد قد این حیوان باندازه گربه است و پشمهایش خاکستری و دارای خطوط سیاه رنگی میباشد. جانور مذکور در نواحی بسیار گرم آسیا و آفریقا میزید گربه زباد قط الزباد سنور الزباد رباح
چوب و دیگر اندامهای گیاهی و نیز انساج حیوانی نیم سوخته که قسمت اعظم ترکیبات آنهاتبدیل به کربن شده باشد فحم انگشت زگال. توضیح: این کلمه را بغلط) زغال (نویسند. یا زغال استخوان زغال نباتی. یا زغال چوبی زغال نباتی این زغال را از چوبهایی که در ترکیب آنها صمغ یا زرین تهیه به حداقل باشد (مانند چوب درخت تبریزی و شاه بلوط) تهیه کنند. یا زغال حیوانی زغالی که از نتیجه سوختن انساج و اندامهای حیوانی (ماننداستخوان و غضروف و غیره) حاصل شود این زغال را در تصفیه مواد رنگین بکار برند. یا زغال خالص زغال قند و آن از تکلیس قند به دست میاید. یا زغال دوده زغالی است بی شکل که از سوزانیدن تربانتین قطران نفت و لاستیک در هوای هوای کم به دست می آید. دوده پست برای نقاشی برنگ سیاه و دوده های مرغوب (مانند دوده استیلن) برای تهیه واکس و مرکب چاپ مصرف میشود، زغال مخصوصی است برای طراحی. نقاش پیش از اینکه تابلو را رنگ آمیزی کند با زغال طرح مخصوصی میریزد و سپس شروع به رنگ آمیزی میکند ولی نقاش ماهر با همان رنگ مخلوط شده مقصود خود را مجسم میسازد
چوب و دیگر اندامهای گیاهی و نیز انساج حیوانی نیم سوخته که قسمت اعظم ترکیبات آنهاتبدیل به کربن شده باشد فحم انگشت زگال. توضیح: این کلمه را بغلط) زغال (نویسند. یا زغال استخوان زغال نباتی. یا زغال چوبی زغال نباتی این زغال را از چوبهایی که در ترکیب آنها صمغ یا زرین تهیه به حداقل باشد (مانند چوب درخت تبریزی و شاه بلوط) تهیه کنند. یا زغال حیوانی زغالی که از نتیجه سوختن انساج و اندامهای حیوانی (ماننداستخوان و غضروف و غیره) حاصل شود این زغال را در تصفیه مواد رنگین بکار برند. یا زغال خالص زغال قند و آن از تکلیس قند به دست میاید. یا زغال دوده زغالی است بی شکل که از سوزانیدن تربانتین قطران نفت و لاستیک در هوای هوای کم به دست می آید. دوده پست برای نقاشی برنگ سیاه و دوده های مرغوب (مانند دوده استیلن) برای تهیه واکس و مرکب چاپ مصرف میشود، زغال مخصوصی است برای طراحی. نقاش پیش از اینکه تابلو را رنگ آمیزی کند با زغال طرح مخصوصی میریزد و سپس شروع به رنگ آمیزی میکند ولی نقاش ماهر با همان رنگ مخلوط شده مقصود خود را مجسم میسازد
نوشگوار، پالوده همگ (صاف)، سپیده (آلبومین) آب صاف و گوارا، کرمی که در میان برف پدید آید و در اندرون او آب صافی است و کرم را اندک حیات و حرکت مذبوحی است. آب شیرین و خوشگوار، آب شیرین و صاف
نوشگوار، پالوده همگ (صاف)، سپیده (آلبومین) آب صاف و گوارا، کرمی که در میان برف پدید آید و در اندرون او آب صافی است و کرم را اندک حیات و حرکت مذبوحی است. آب شیرین و خوشگوار، آب شیرین و صاف