جدول جو
جدول جو

معنی زاذی - جستجوی لغت در جدول جو

زاذی
از بزرگان ایران در اواخر عهد ساسانی است، طبری آرد: پس از کشته شدن فیروزبن مهران بخشش نوادۀ کسری) زاذی که از بزرگان بود به نصیبین (در مغرب) شتافت و فرخزاد (یکی از نواده های کسری) را که از هنگام کودکی که شیرویه برادران خود را میکشت، بدست زاذی در آنجا در قلعه ای بنام حصن الحجاره (قلعۀ سنگی) پنهان شده بود، به طیسبون برد و فرمانروائی او را استوار ساخت، (تاریخ طبری چ نلدکه ج 2 ص 1066)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از زاکی
تصویر زاکی
پاکیزه و نیکو
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از غاذی
تصویر غاذی
غذادهنده، خورش دهنده
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از زاری
تصویر زاری
گریه و ناله، تضرع، برای مثال شو تا قیامت آید زاری کن / کی رفته را به زاری بازآری (رودکی - ۵۱۱)
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از زانی
تصویر زانی
زنا کننده، زناکار، کسی که از راه حرام با جنس مخالف خود مقاربت کند
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تاذی
تصویر تاذی
اذیت شدن، آزار دیدن، آزرده شدن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از زاهی
تصویر زاهی
نازنده، ناز کننده، فخر کننده
فرهنگ فارسی عمید
یکی از قریه های استوا از متعلقات نیشابور، (از معجم البلدان)
لغت نامه دهخدا
تصویری از زاری
تصویر زاری
ناله و فغان، نالیدن و عجز نمودن
فرهنگ لغت هوشیار
جوجادو از گیاهان دانه ایست بسیار تلخ باریکتر و درازتر از جو جو جادو. دادی رومی دانه ایست سرخ رنگ مانند سماغ بغدادی هو فاریقون
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تاذی
تصویر تاذی
آزار دیدن، اذیت کشیدن آزردگی آزردن آزرده شدن اذیت دیدن، آزردگی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از زاکی
تصویر زاکی
پاکیزه و نیکو
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از زالی
تصویر زالی
پیری فرتوتی، سفیدی بیش از حد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از غاذی
تصویر غاذی
نگهبان، خوراننده غذا دهنده قوت دهنده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قاذی
تصویر قاذی
آواره دور افتاده
فرهنگ لغت هوشیار
کادی بنگرید به کادی درختچه ایست از رده تک لپه ییها که سردسته تیره ای بنام کادی ها میباشد. این گیاه خاص مناطق گرم آسیا وافریقا واسترالیاست. ساقه اش از پوست صافی پوشیده شده است. ساقه مزبور در ارتفاع تقریبا دو متری از سطح زمین به سه شاخه منشعب میشود و هر یک از شاخه ها نیز همین انشعاب سه قسمتی را دارند. برگهایش دراز و در لبه ها و بمحاذات رگبرگ میانی دارای خارهای ریزی میباشد. بمناسبت شاخ و برگهای نسبه زیبایی که دارد یکی از گیاهان زینتی محسوب میشود و آنرا در گلخانه ها در گلدانهای بزرگ میکارند و جهت تزیین سالنها بکار میبرند کاذی کوره
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ماذی
تصویر ماذی
انگبین سپید، زینه آهنین
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از زانی
تصویر زانی
زناکار
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از زاهی
تصویر زاهی
درخشان و پرفروغ
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از غاذی
تصویر غاذی
غذادهنده، قوت دهنده
فرهنگ فارسی معین
تصویری از زالی
تصویر زالی
پیری، فرتوتی، سفیدی بیش از حد
فرهنگ فارسی معین
تصویری از زاری
تصویر زاری
گریه سوزناک، بانگ و فغان
فرهنگ فارسی معین
تصویری از زاری
تصویر زاری
خواری، زبونی
فرهنگ فارسی معین
تصویری از زاکی
تصویر زاکی
پاکیزه و نیکو، کسی که در رفاه و نعمت به سر برد، نمو کننده
فرهنگ فارسی معین
تصویری از زانی
تصویر زانی
زناکار، جمع زناه
فرهنگ فارسی معین
تصویری از زاری
تصویر زاری
Wailing
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از زاری
تصویر زاری
gémissant
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از زاری
تصویر زاری
вопящий
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از زاری
تصویر زاری
klagend
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از زاری
تصویر زاری
голосіння
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از زاری
تصویر زاری
zawodzący
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از زاری
تصویر زاری
哭泣的
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از زاری
تصویر زاری
lamentando
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از زاری
تصویر زاری
lamentoso
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از زاری
تصویر زاری
lamentando
دیکشنری فارسی به اسپانیایی