ریونجه. دیوک. ارضه. (ناظم الاطباء) (از برهان). کرم چوبخوار که به تازی ارضه خوانند و در فرهنگ جهانگیری ’ردنجو’ آورده ظاهراً در اصل دیوچه باشد. (انجمن آرا) (از آنندراج). موریانه. دیوک. ارضه. ریونجه. (فرهنگ فارسی معین). رجوع به مترادفات شود
ریونجه. دیوک. ارضه. (ناظم الاطباء) (از برهان). کرم چوبخوار که به تازی ارضه خوانند و در فرهنگ جهانگیری ’ردنجو’ آورده ظاهراً در اصل دیوچه باشد. (انجمن آرا) (از آنندراج). موریانه. دیوک. ارضه. ریونجه. (فرهنگ فارسی معین). رجوع به مترادفات شود
امیرشرف الدین محمود یکی از ملازمان امیرچوپان بود که بوزارت فارس و کرمان و یزد و کیش و بحرین منصوب شد و بزودی ممالک جنوب ایران از اصفهان تا جزایر خلیج فارس را تحت ادارۀ خود درآورد و بنام امیرشرف الدین محمودشاه اینجو معروف گردید و مال و ثروت بسیار بدست آورد
امیرشرف الدین محمود یکی از ملازمان امیرچوپان بود که بوزارت فارس و کرمان و یزد و کیش و بحرین منصوب شد و بزودی ممالک جنوب ایران از اصفهان تا جزایر خلیج فارس را تحت ادارۀ خود درآورد و بنام امیرشرف الدین محمودشاه اینجو معروف گردید و مال و ثروت بسیار بدست آورد
کرمی باشد چوبخوارو به عربی ارضه گویند. (برهان) (از آنندراج). نام کرمی است که از زمین بروید و هرچه از زمین افتاده باشد بخورد و تباه سازد و پشمینه را ضایع کند و آنرا دیوچه و دیوک و ریونجو نیز گویند و به تازی ارضه خوانند. (فرهنگ جهانگیری). در تداول محلی گناباد رونجک (ر و جک) گویند. اورنگ. (در تداول مردم قزوین)
کرمی باشد چوبخوارو به عربی ارضه گویند. (برهان) (از آنندراج). نام کرمی است که از زمین بروید و هرچه از زمین افتاده باشد بخورد و تباه سازد و پشمینه را ضایع کند و آنرا دیوچه و دیوک و ریونجو نیز گویند و به تازی ارضه خوانند. (فرهنگ جهانگیری). در تداول محلی گناباد رونجک (رَ وَ جُک) گویند. اورنگ. (در تداول مردم قزوین)
ریو. نام پسر کیکاوس و داماد طوس. (از آنندراج) (از برهان). پسر کیکاوس و داماد طوس (داستان). توضیح: بعضی اصل کلمه را ’ریو’ دانند و ’نیز’ را قید گرفته اند و استناد بدین شعر شاهنامه گرفته اند: ’نگهبان ایشان همی بود ریو که بودی دلیر و هشیوار و نیو’ ’به گاه نبرد ار بدی پیش کوس نگهبان گردان و داماد طوس’ جهانگیری این نام را ذیل ’ریو’ آورده و برهان هم ’ریو’ و هم ’ریونیز’را یاد کرده، ولی فردوسی در جای دیگر گفته: جز از ’ریونیز’ آن گو تاجدار سزد گر نباشد یک اندر شمار. و دراینجا ’نیز’ را به معنی همچنین نمی توان گرفت. در فهرست شاهنامۀ ولف هم در مادۀ ’ریوتیز’ آمده و ارجاع به ریونیز کرده و در ’ریونیز’ گوید: ’پسر کیکاوس...’. یوستی هم در نامنامۀ ایران ص 261 آرد: ’ریونیز’ پسر شاوران، برادر زنگه پسر کیکاوس پسر زراسب پسر لهراسب. یوستی نام ریو را مخفف ریونیز می نویسد. (از فرهنگ فارسی معین) : میان را ببست اندر آن ریونیز همی زآن نبردش پر آمد قفیز. فردوسی. که جفت است با خواهرش ریونیز به کین آمدست این جهانجوی نیز. فردوسی. چنین داد پاسخ مر او را تخوار که این ریونیز است و گرد سوار. فردوسی. چو بهرام و شهپور و چون ریونیز کسی کاو سرافراز بودند نیز. فردوسی. ، راونیز (ریونیز) نام موضعی است درناحیت ارغیان در حیطۀ نیشابور، لغهً به معنی حیله. (از فرهنگ فارسی معین). رجوع به ریو ومجمل التواریخ و القصص ص 29 و 91 شود
ریو. نام پسر کیکاوس و داماد طوس. (از آنندراج) (از برهان). پسر کیکاوس و داماد طوس (داستان). توضیح: بعضی اصل کلمه را ’ریو’ دانند و ’نیز’ را قید گرفته اند و استناد بدین شعر شاهنامه گرفته اند: ’نگهبان ایشان همی بود ریو که بودی دلیر و هشیوار و نیو’ ’به گاه نبرد ار بدی پیش کوس نگهبان گردان و داماد طوس’ جهانگیری این نام را ذیل ’ریو’ آورده و برهان هم ’ریو’ و هم ’ریونیز’را یاد کرده، ولی فردوسی در جای دیگر گفته: جز از ’ریونیز’ آن گو تاجدار سزد گر نباشد یک اندر شمار. و دراینجا ’نیز’ را به معنی همچنین نمی توان گرفت. در فهرست شاهنامۀ ولف هم در مادۀ ’ریوتیز’ آمده و ارجاع به ریونیز کرده و در ’ریونیز’ گوید: ’پسر کیکاوس...’. یوستی هم در نامنامۀ ایران ص 261 آرد: ’ریونیز’ پسر شاوران، برادر زنگه پسر کیکاوس پسر زراسب پسر لهراسب. یوستی نام ریو را مخفف ریونیز می نویسد. (از فرهنگ فارسی معین) : میان را ببست اندر آن ریونیز همی زآن نبردش پر آمد قفیز. فردوسی. که جفت است با خواهرش ریونیز به کین آمدست این جهانجوی نیز. فردوسی. چنین داد پاسخ مر او را تخوار که این ریونیز است و گرد سوار. فردوسی. چو بهرام و شهپور و چون ریونیز کسی کاو سرافراز بودند نیز. فردوسی. ، راونیز (ریونیز) نام موضعی است درناحیت ارغیان در حیطۀ نیشابور، لغهً به معنی حیله. (از فرهنگ فارسی معین). رجوع به ریو ومجمل التواریخ و القصص ص 29 و 91 شود
اینچو، اینچوی، زمین خالصه (ایلخانان مغول)، (فرهنگ فارسی معین)، اینجو یا انجو لغت مغولی است بمعنی ملک خاص یا املاک اختصاصی سلطان، و بعدها به معنی صاحب ’دیوان انجو’ و باصطلاح ضابط املاک پادشاه شده و خلاصه بر هر کسی که خاص پادشاه و از متعلقان او باشد اطلاق یافته است، (دایره المعارف فارسی)
اینچو، اینچوی، زمین خالصه (ایلخانان مغول)، (فرهنگ فارسی معین)، اینجو یا انجو لغت مغولی است بمعنی ملک خاص یا املاک اختصاصی سلطان، و بعدها به معنی صاحب ’دیوان انجو’ و باصطلاح ضابط املاک پادشاه شده و خلاصه بر هر کسی که خاص پادشاه و از متعلقان او باشد اطلاق یافته است، (دایره المعارف فارسی)
پروانه، (ناظم الاطباء) (از شعوری ج 2 ورق 14) : بشب آتش بعالم این چنین بوده دگر باره که بستد آتش میر مغل از موج رانجو را، شیخ آذری (از شعوری)، اما به این معنی در جای دیگر دیده نشد
پروانه، (ناظم الاطباء) (از شعوری ج 2 ورق 14) : بشب آتش بعالم این چنین بوده دگر باره که بستد آتش میر مغل از موج رانجو را، شیخ آذری (از شعوری)، اما به این معنی در جای دیگر دیده نشد
قصبه ای است از دهستان قهستان بخش کهک شهرستان قم واقع در36هزارگزی جنوب کهک و 66هزارگزی خاور راه شوسۀ قم به اصفهان. این قصبه در کوهستان واقع شده و هوای آن سردسیر است. جمعیت آن 1800 تن می باشد. آب راونج از چهار رشته قنات تأمین می شود و محصول عمده آن: غلات، پنبه، انواع میوه، لبنیات، و شغل اهالی کشاورزی و گله داری است. کارهای دستی و صنایع آن بافتن کرباس است. راه مالرو دارد. مزارع حسین آباد، عباس آباد، ضیأآباد، ورچه ابواسحاق، گرگان، صحبت آباد، بهاریه، چاله تویی، حسن آباد، آب پائین، چنارستان، یحیی آباد، قوچک، رونگ، گنداب، آلوان، مروبان، ازناجه، دشت زردآلو و چاهان جزء این ده است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1)
قصبه ای است از دهستان قهستان بخش کهک شهرستان قم واقع در36هزارگزی جنوب کهک و 66هزارگزی خاور راه شوسۀ قم به اصفهان. این قصبه در کوهستان واقع شده و هوای آن سردسیر است. جمعیت آن 1800 تن می باشد. آب راونج از چهار رشته قنات تأمین می شود و محصول عمده آن: غلات، پنبه، انواع میوه، لبنیات، و شغل اهالی کشاورزی و گله داری است. کارهای دستی و صنایع آن بافتن کرباس است. راه مالرو دارد. مزارع حسین آباد، عباس آباد، ضیأآباد، ورچه ابواسحاق، گرگان، صحبت آباد، بهاریه، چاله تویی، حسن آباد، آب پائین، چنارستان، یحیی آباد، قوچک، رونگ، گنداب، آلوان، مروبان، ازناجه، دشت زردآلو و چاهان جزء این ده است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1)
ترکی اسپست سویس (گویش دری زرتشتی) سوست (گویش نیشاپوری) اسپست (گویش سیستانی) گیاهی پایاازتیره پروانه واران و از دسته شبدرها که برگهایش دارای تقسیمات سه تایی میباشند یعنی هربرگ شامل سه برگچه است گلهایش غالبا بنفش رنگ و کوچک و گاهی زردرنگ است وگل آذینش خوشه ای است. میوه اش نام وسمی پیچ خورده است. این گیاه از علفهای بسیارمرغوب مراتع است و خوراک بسیارخوبی جهت دام هااست بهمین جهت بمقدار زیاد آنرا کشت میکنند بهترین زمین برای کشت یونجه زمینهای شنی رسی آهک دار است معمولایونجه بین 4 تا 10 سال درزمینی که کشت میشود میماند و هر دفعه آنرا درو کنند مجددا رشد میکند و بطور معمول هرسال 4 تا 5 مرتبه میشود آنرادرورکرد. تخم های یونجه که بمنظور بذرکاری مورداستفاده واقع میشوند نباید بیش از دو سال مانده باشند و ضمنا باید رنگ آنها قهوه ای روشن باشد زیرا تخم های تیره رنگ کهنه شده اند وقوه زیر رااز دست داده انداین گیاه دراکثرنقاط دنیاکشت میشودوبخوب رشدمیکندترکیب شیمیایی این گیاه درساقه های جوان (قبل ازگل دادن) وساقه های مسن (بعداز گل دادن) فرق میکنددر گیاه جوان مقدارمواد پروتیدی زیادتر وبرعکس سلولز وگلوسیدهای آن کمتراز گیاه مسناست. پروتئین های موجود دراین گیاه عبارتنداز لیزین ظرژینین هیستیدین آدنین آسپاراژین سیستین وغیره یونجه ازلحاظ دارا بودن مواد ازته و ویتامین های متعدد وهمچنین دارابودن مواد آهکی فراوان درمعالجه مرض راشی تیسم و رشد و نمو اطفال اثرات نیکویی دارد. یونجه بوصرت خام و یا پخته دراغذیه مصرف اختیار میشود یکی از طرق استفاده از یونجه آنست که گیاه خشک شده را بمقدار 300 گرم کنندو در یک لیترآب بجوشانند بحدی که مایع به نصف تقلیل یابد سپس آنرا با فشار صاف کنند و با افزودن 900 گرم قند بصورت شربت غلیظی درآورند مقدارمصرف روزانه شربت حاصل معادل 200 تا 300 گرم در روز بصورت مخلوطی باکمی آب میباشد. یونجه اگربحالت تازه مصرف شود بایدبمقدارکم باشد خصوصا موقعیکه تازه آن بمصرف تغذیه دام ها میرسد زیرا براثر تخمیر تدریجی که حاصل میکند موجب نفخ زیادمعده وهلاکت آنهامیشود وبعلاوه ساپونین موجود درگیاه نیزمنشا عوارض واختلالات میگردد ازاین جهت درغذای روزانه جز سبزیهای خوراکی ویادرسالاد در مصرف آن بایستی امساک کرد و بهتراست بصورت پخته شده مصرف شود، اسپست سبست سبیس اسپیشتابرسیم حجازی سفسف قضب فشفشه ینجه یونجه معمولی. یا زکام یونجه. گونه ای زکام که دراثرحساسیت نسبت به گرده گیاهان مختلفه (خصوصاگیاهان تیره گندمیان ویاپروانه واران وغیره) ایجاد میشود و درحقیقت یکنوع زکام دراثرحساسیت است یا یونجه رازکی. گونه ای یونجه که دو ساله است و ساقه اش روی زمین میخوابد ودر اراضی رسی خوب میروید این گونه یونجه پیش رس است و زودتراز اقسام دیگر یونجه رشد میکند و گلهایش زرد رنگ و خیلی کوچکند و گل آذینش سنبله ای است. یا یونجه زرد. یکی ازگونه های یونجه که دارای گلهای زرد لیمویی است. محصول وچین این گونه یونجه کمترازیونجه معمولی است (یونجه معمولی دارای گلهای بنفش است) فقط امتیاز آن اینست که درزمینهایی که یونجه معمولی عمل نمی آید این گونه یونجه رامیتوان کاشت و چون ساقه هایش زود چوبی میشوند ازاین جهت قبل ازآنکه درساقه ها گل ظاهرشود بایدآنرا درو کرد. یایونجه شنی. گونه ای یونجه که دو رگه است وازآمیزش دو گونه یونجه زرد و یونجه معمولی حاصل شده است گلهایش ممکنست زرد یاسبز روشن و یابنفش باشند و چنانکه ازاسمش پیداست در اراضی شنی کشت میشود و 3 تا 6 سال میماند و در زمینهای خوب میتواند سالی دوبار محصول بدهد ولی معمولا بیش از یکبار درسال قابل درو نیست. یایونجه معمولی. یونجه. یا یونجه وحشی. یکی از گونه های خودروی یونجه که در مراتع میروید. عشب نفل مداد
ترکی اسپست سویس (گویش دری زرتشتی) سوست (گویش نیشاپوری) اسپست (گویش سیستانی) گیاهی پایاازتیره پروانه واران و از دسته شبدرها که برگهایش دارای تقسیمات سه تایی میباشند یعنی هربرگ شامل سه برگچه است گلهایش غالبا بنفش رنگ و کوچک و گاهی زردرنگ است وگل آذینش خوشه ای است. میوه اش نام وسمی پیچ خورده است. این گیاه از علفهای بسیارمرغوب مراتع است و خوراک بسیارخوبی جهت دام هااست بهمین جهت بمقدار زیاد آنرا کشت میکنند بهترین زمین برای کشت یونجه زمینهای شنی رسی آهک دار است معمولایونجه بین 4 تا 10 سال درزمینی که کشت میشود میماند و هر دفعه آنرا درو کنند مجددا رشد میکند و بطور معمول هرسال 4 تا 5 مرتبه میشود آنرادرورکرد. تخم های یونجه که بمنظور بذرکاری مورداستفاده واقع میشوند نباید بیش از دو سال مانده باشند و ضمنا باید رنگ آنها قهوه ای روشن باشد زیرا تخم های تیره رنگ کهنه شده اند وقوه زیر رااز دست داده انداین گیاه دراکثرنقاط دنیاکشت میشودوبخوب رشدمیکندترکیب شیمیایی این گیاه درساقه های جوان (قبل ازگل دادن) وساقه های مسن (بعداز گل دادن) فرق میکنددر گیاه جوان مقدارمواد پروتیدی زیادتر وبرعکس سلولز وگلوسیدهای آن کمتراز گیاه مسناست. پروتئین های موجود دراین گیاه عبارتنداز لیزین ظرژینین هیستیدین آدنین آسپاراژین سیستین وغیره یونجه ازلحاظ دارا بودن مواد ازته و ویتامین های متعدد وهمچنین دارابودن مواد آهکی فراوان درمعالجه مرض راشی تیسم و رشد و نمو اطفال اثرات نیکویی دارد. یونجه بوصرت خام و یا پخته دراغذیه مصرف اختیار میشود یکی از طرق استفاده از یونجه آنست که گیاه خشک شده را بمقدار 300 گرم کنندو در یک لیترآب بجوشانند بحدی که مایع به نصف تقلیل یابد سپس آنرا با فشار صاف کنند و با افزودن 900 گرم قند بصورت شربت غلیظی درآورند مقدارمصرف روزانه شربت حاصل معادل 200 تا 300 گرم در روز بصورت مخلوطی باکمی آب میباشد. یونجه اگربحالت تازه مصرف شود بایدبمقدارکم باشد خصوصا موقعیکه تازه آن بمصرف تغذیه دام ها میرسد زیرا براثر تخمیر تدریجی که حاصل میکند موجب نفخ زیادمعده وهلاکت آنهامیشود وبعلاوه ساپونین موجود درگیاه نیزمنشا عوارض واختلالات میگردد ازاین جهت درغذای روزانه جز سبزیهای خوراکی ویادرسالاد در مصرف آن بایستی امساک کرد و بهتراست بصورت پخته شده مصرف شود، اسپست سبست سبیس اسپیشتابرسیم حجازی سفسف قضب فشفشه ینجه یونجه معمولی. یا زکام یونجه. گونه ای زکام که دراثرحساسیت نسبت به گرده گیاهان مختلفه (خصوصاگیاهان تیره گندمیان ویاپروانه واران وغیره) ایجاد میشود و درحقیقت یکنوع زکام دراثرحساسیت است یا یونجه رازکی. گونه ای یونجه که دو ساله است و ساقه اش روی زمین میخوابد ودر اراضی رسی خوب میروید این گونه یونجه پیش رس است و زودتراز اقسام دیگر یونجه رشد میکند و گلهایش زرد رنگ و خیلی کوچکند و گل آذینش سنبله ای است. یا یونجه زرد. یکی ازگونه های یونجه که دارای گلهای زرد لیمویی است. محصول وچین این گونه یونجه کمترازیونجه معمولی است (یونجه معمولی دارای گلهای بنفش است) فقط امتیاز آن اینست که درزمینهایی که یونجه معمولی عمل نمی آید این گونه یونجه رامیتوان کاشت و چون ساقه هایش زود چوبی میشوند ازاین جهت قبل ازآنکه درساقه ها گل ظاهرشود بایدآنرا درو کرد. یایونجه شنی. گونه ای یونجه که دو رگه است وازآمیزش دو گونه یونجه زرد و یونجه معمولی حاصل شده است گلهایش ممکنست زرد یاسبز روشن و یابنفش باشند و چنانکه ازاسمش پیداست در اراضی شنی کشت میشود و 3 تا 6 سال میماند و در زمینهای خوب میتواند سالی دوبار محصول بدهد ولی معمولا بیش از یکبار درسال قابل درو نیست. یایونجه معمولی. یونجه. یا یونجه وحشی. یکی از گونه های خودروی یونجه که در مراتع میروید. عشب نفل مداد
گیاهی است از تیره ترشکها (هفت بندها) که گونه خوراکی ریوند چینی است. ساقه های هوایی و دمبرگهای آن محتوی مواد ذخیره ای و اسیدی است و بدین جهت مورد استفاده خوراکی قرار میگیرد ریباس اشغرغ اشطیاله. یا شربت ریواس شربتی که با عصاره ریواس تهیه کنند
گیاهی است از تیره ترشکها (هفت بندها) که گونه خوراکی ریوند چینی است. ساقه های هوایی و دمبرگهای آن محتوی مواد ذخیره ای و اسیدی است و بدین جهت مورد استفاده خوراکی قرار میگیرد ریباس اشغرغ اشطیاله. یا شربت ریواس شربتی که با عصاره ریواس تهیه کنند
گیاهی از تیره ترشکها (هفت بند ها) که در حدود 20 گونه از آن شناخته شده و همه متعلق بنواحی معتدله خصوصا آسیای مرکزی و غربی هستند. گیاهی است پایا و دارای ساقه ای خزنده زیر زمینی و گلهای نر و ماده که در انتهای ساقه مجتمع شوند. از ساقه خزنده آن که به نام ریشه ریوند مرسوم است و همچنین برگهای آن استفاده طبی کنند گونه خوراکی این گیاه بنام ریواس مرسوم است راوند
گیاهی از تیره ترشکها (هفت بند ها) که در حدود 20 گونه از آن شناخته شده و همه متعلق بنواحی معتدله خصوصا آسیای مرکزی و غربی هستند. گیاهی است پایا و دارای ساقه ای خزنده زیر زمینی و گلهای نر و ماده که در انتهای ساقه مجتمع شوند. از ساقه خزنده آن که به نام ریشه ریوند مرسوم است و همچنین برگهای آن استفاده طبی کنند گونه خوراکی این گیاه بنام ریواس مرسوم است راوند