جدول جو
جدول جو

معنی ریونجو

ریونجو((وَ))
رونجو. رونجه، موریانه. دیوک. ارضه
تصویری از ریونجو
تصویر ریونجو
فرهنگ فارسی معین

واژه‌های مرتبط با ریونجو

ریونجو

ریونجو
موریانه، نوعی حشره با آرواره های قوی که به صورت اجتماعی زندگی کرده و از چوب تغذیه می کند
چوب خوٰارک، تافَشَک، رَشمیز، رَوَنجو، لَبَنگ، دیوَک، اَرَضَه
ریونجو
فرهنگ فارسی عمید

ریونجو

ریونجو
ریونجه. دیوک. ارضه. (ناظم الاطباء) (از برهان). کرم چوبخوار که به تازی ارضه خوانند و در فرهنگ جهانگیری ’ردنجو’ آورده ظاهراً در اصل دیوچه باشد. (انجمن آرا) (از آنندراج). موریانه. دیوک. ارضه. ریونجه. (فرهنگ فارسی معین). رجوع به مترادفات شود
لغت نامه دهخدا

ریونجه

ریونجه
ریونجو. (ناظم الاطباء) (از برهان) (آنندراج). ارضه. عثه. بیوالارض. (یادداشت مؤلف). رجوع به ریونجو شود
لغت نامه دهخدا

رونجو

رونجو
موریانه، نوعی حشره با آرواره های قوی که به صورت اجتماعی زندگی کرده و از چوب تغذیه می کند
چوب خوٰارک، تافَشَک، رَشمیز، ریوَنجو، لَبَنگ، دیوَک، اَرَضَه
رونجو
فرهنگ فارسی عمید

رونجو

رونجو
کرمی باشد چوبخوارو به عربی ارضه گویند. (برهان) (از آنندراج). نام کرمی است که از زمین بروید و هرچه از زمین افتاده باشد بخورد و تباه سازد و پشمینه را ضایع کند و آنرا دیوچه و دیوک و ریونجو نیز گویند و به تازی ارضه خوانند. (فرهنگ جهانگیری). در تداول محلی گناباد رونجک (رَ وَ جُک) گویند. اورنگ. (در تداول مردم قزوین)
لغت نامه دهخدا