جدول جو
جدول جو

معنی ریوب - جستجوی لغت در جدول جو

ریوب(رُ)
جمع واژۀ ریب. (دهار). رجوع به ریب شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از ایوب
تصویر ایوب
(پسرانه)
آنکه به خدا رجوع می کند، نام یکی از پیامبرآنکه خداوند او را به بلاهای فراوان دچار کرد و سپس او را عافیت بخشید و به همین دلیل به صبر وشکیبایی شهرت دارد
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از عیوب
تصویر عیوب
عیب ها، نقیصه ها، نقصها، بدی ها، جمع واژۀ عیب
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ریوی
تصویر ریوی
مربوط به ریه مثلاً بیماری ریوی
فرهنگ فارسی عمید
محفظه ای لاستیکی و گرد با دیوارۀ نازک که از هوا پر می شود و در تایر اتومبیل و امثال آن قرار می دهند، تویی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از غیوب
تصویر غیوب
غیب ها، ناپیداها، ناپدیدها، پنهان ها، جمع واژۀ غیب
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از رسوب
تصویر رسوب
ذرات ریز داخل مایع یا گاز که ته نشین می شوند، در آب فرو رفتن چیزی، ته نشین شدن، در ته ظرف نشستن درد یا جرم چیزی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از رکوب
تصویر رکوب
سوار شدن، برنشستن، سواری، جمع راکب، راکب
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ریوه
تصویر ریوه
تل، پشته، تپه، گردونۀ کوه، گریوه
مکر، حیله، فریب، نیرنگ، ریو
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ریوی
تصویر ریوی
ششی منسوب به ریه: سل ریوی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ریوق
تصویر ریوق
ریختن آب، درخشیدن پایاب، جان دادن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از جیوب
تصویر جیوب
جمع جیب، گریبانها بریک ها جمع گجیب گریبانها
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از رقوب
تصویر رقوب
زن نازا، زی مرده (گویش گیلکی)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از رکوب
تصویر رکوب
سوار شدن، برنشستن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از رسوب
تصویر رسوب
ته نشین شدن چیزی در جای خود
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از رجوب
تصویر رجوب
جمع رجب، ماه های رجب، بزرگداشت ها
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از رتوب
تصویر رتوب
ثابت ماندن
فرهنگ لغت هوشیار
ناپسری، گله گاو پدرام، جمع رب، جبه ها شیره ها خداوند صاحب مالک، مخدوم، خدا پروردگار جمع ارباب
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از صیوب
تصویر صیوب
باران، راست، نشانه زن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از عیوب
تصویر عیوب
جمع عیب، آهوکان آک ها جمع عیب، جمع عیوبات
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از غیوب
تصویر غیوب
ناپدید شدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ریوه
تصویر ریوه
پشته، تپه، تل
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ریوه
تصویر ریوه
پشته، گریوه، مکر، حیله
فرهنگ فارسی معین
تصویری از غیوب
تصویر غیوب
((غَ))
غایب شدن، ناپدید شدن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از عیوب
تصویر عیوب
((عُ))
جمع عیب
فرهنگ فارسی معین
تصویری از ربوب
تصویر ربوب
((رُ))
جمع رب
فرهنگ فارسی معین
تصویری از ریوی
تصویر ریوی
((یَ یّ))
منسوب به ریه
فرهنگ فارسی معین
تصویری از رسوب
تصویر رسوب
((رُ))
ته نشین شدن، ته نشینی، درد، ته نشست
فرهنگ فارسی معین
تصویری از رکوب
تصویر رکوب
((رُ))
سوار شدن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از رسوب
تصویر رسوب
ته نشست، ته نشین، ته نشینی، لای
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از عیوب
تصویر عیوب
Faults
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از عیوب
تصویر عیوب
ошибки
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از عیوب
تصویر عیوب
Fehler
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از عیوب
تصویر عیوب
помилки
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از عیوب
تصویر عیوب
błędy
دیکشنری فارسی به لهستانی