جدول جو
جدول جو

معنی غیوب

غیوب
غیب ها، ناپیداها، ناپدیدها، پنهان ها، جمع واژۀ غیب
تصویری از غیوب
تصویر غیوب
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با غیوب

غیوب

غیوب
جَمعِ واژۀ غَیب. (منتهی الارب) (اقرب الموارد) (تاج العروس). رجوع به غیب شود.
- علام الغیوب، دانندۀ نهانیها. دانندۀ غیبها. نامی از نامهای خدای تعالی
لغت نامه دهخدا

غیوب

غیوب
بمعنی غائب. فعول بمعنی فاعل و برای مبالغه است. (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا

غیوب

غیوب
غایب شدن. (تاج المصادر بیهقی). ناپدید شدن. (منتهی الارب). دور و جدا شدن. (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا

ایوب

ایوب
آنکه به خدا رجوع می کند، نام یکی از پیامبرآنکه خداوند او را به بلاهای فراوان دچار کرد و سپس او را عافیت بخشید و به همین دلیل به صبر وشکیبایی شهرت دارد
ایوب
فرهنگ نامهای ایرانی