جدول جو
جدول جو

معنی ریشخوار - جستجوی لغت در جدول جو

ریشخوار
(خوا / خا)
دهی از بخش چاپشلو شهرستان دره گز. دارای 1061 تن سکنه. آب آن از چشمه و محصول عمده آنجا غلات و بنشن و صنایع دستی آنجا قالیچه بافی است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از شیرخوار
تصویر شیرخوار
ویژگی بچه ای که غذای اصلی او شیر است
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از رباخوار
تصویر رباخوار
کسی که سود پول می گیرد، نزول خور
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از گیاخوار
تصویر گیاخوار
گیاه خوار، هر جانوری که انرژی مورد نیاز خود را با مصرف گیاهان به دست آورد، خورندۀ گیاه، علف خوار
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ریش دار
تصویر ریش دار
مردی که ریش دارد و ریش خود را نمی تراشد، دارای ریش
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از می خوار
تصویر می خوار
کسی که شراب می خورد، باده خوار، شراب خوار
فرهنگ فارسی عمید
میز دراز صندوق مانند که جلو دکان می گذارند و فروشنده پشت آن می ایستد
فرهنگ فارسی عمید
(رَ خوا / خا)
1- نام یکی از بخشهای شهرستان تربت حیدریه است که در جنوب شهرستان واقع و محدود است از طرف خاور به بخش خواف و از جنوب به بخش قاین از شهرستان بیرجند و از باختر به بخش فیض آباد و محولات و از شمال به بخش حومه. موقعیت بخش در شمال دهستان رشخوار و سنگان کوهستانی و در قسمت جنوبی بخش اطراف جنگل جلگه و هوای آن گرمسیر و سوزان است. محصول عمده بخش غلات و بادام و بنشن است. بخش رشخوار از دو دهستان به نام رشخوار و سنگان تشکیل یافته که مجموع آبادیهای آن 82 و جمعیت آن در حدود 22336 تن می باشد. راه شوسۀ خواف از این بخش می گذرد.
2- نام یکی از دودهستان بخش رشخوار که به اسم خود بخش نامیده می شود.
3- نام قصبۀ مرکز بخش رشخوار که در ضمن مرکز دهستان رشخوار نیز هست. سکنۀ آن 3698 تن. آب آن از قنات. محصولات عمده غلات و میوه و بنشن و بادام. صنایع دستی قالیچه بافی. راه اتومبیل رو. از ادارات دولتی، بخشداری، نمایندۀ آمار، دارایی، دفتر ازدواج و طلاق، ژاندارمری و دبستان دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
لغت نامه دهخدا
تصویری از شیرخوار
تصویر شیرخوار
طفلی که هنوز شیر می خورد، کودک خردسال
فرهنگ لغت هوشیار
آنکه پیل خورد کسی که فیل تواند خورد، قوی و ضخیم: ابر هزبرگون و تماسیح پیلخوار بادست اوست یعنی شمشیراوست ای. (منوچهری)، آنکه پیل او را خورد کسی که فیل او را قوت خویش کند
فرهنگ لغت هوشیار
آنکه خوب و بمقدار زیاد غذا خورد، کسی که زندگانیش خوش و توام با عیش و عشرت باشد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از رباخوار
تصویر رباخوار
سود خوار، زیادتی خوار، کسی که در داد و ستد ربا میگیرد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از آتشخوار
تصویر آتشخوار
شترمرغ، ظلیم، آتش خواره، مجازاً سخت ستمکار
فرهنگ لغت هوشیار
آنکه لاشه خورد، کرکس، کسی که اموال دیگران را بجبر و حیله تصرف کند، آنکه از راههای نامشروع زندگی کند. مرغ مردارخوار
فرهنگ لغت هوشیار
گیاه خوار: خورد مر گیاخوار را آدمی در آردش در پیکر مردمی، علفزار کشتزار چراگاه: آنجا زمستان سخت باشد در شهر شدندی و تابستان بصحرا و گیاخوار ها جای گرفتندی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از می خوار
تصویر می خوار
آنکه باده نوشد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نوشخوار
تصویر نوشخوار
آنکه بلذت چیزی را خورد شاد خوار، نشخوار
فرهنگ لغت هوشیار
جایی از رود یا نهر یا حوض که از آن آب توان برداشت و خورد آبشخوار مشرب منهل آبخور، ظرف آبخوری، منزل مقام موطن، نصیب قسمت، سرنوشت
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از رباخوار
تصویر رباخوار
((رِ. خا))
نزول خور، آن که ربا خورد
فرهنگ فارسی معین
تصویری از لاشخوار
تصویر لاشخوار
((شْ خا))
جانوری که از اجساد حیوانات تغذیه می کند، آن که از راه های نامشروع زندگی کند
فرهنگ فارسی معین
تصویری از آتشخوار
تصویر آتشخوار
خورنده آتش، شترمرغ، کنایه از آدم
فرهنگ فارسی معین
تصویری از ریش دار
تصویر ریش دار
Beady
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از ریش دار
تصویر ریش دار
brillant
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از ریش دار
تصویر ریش دار
блестящий
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از ریش دار
تصویر ریش دار
glänzend
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از ریش دار
تصویر ریش دار
блискучий
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از ریش دار
تصویر ریش دار
błyszczący
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از ریش دار
تصویر ریش دار
明亮的
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از ریش دار
تصویر ریش دار
brilhante
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از ریش دار
تصویر ریش دار
brillante
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از ریش دار
تصویر ریش دار
brillante
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از ریش دار
تصویر ریش دار
glanzend
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از ریش دار
تصویر ریش دار
चमकदार
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از ریش دار
تصویر ریش دار
berkilau
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از ریش دار
تصویر ریش دار
מבריק
دیکشنری فارسی به عبری