- ریستن
- ریدن، بیرون ریختن مدفوع شکم از راه مقعد، تغوّط کردن
معنی ریستن - جستجوی لغت در جدول جو
- ریستن
- ریدن
- ریستن ((تَ))
- گریه کردن
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
گریه کردن، اشک ریختن
اشک ریختن
جاری کردن و روان کردن
زندگانی کردن
برجستن
جهیدن، جستن
زندگی کردن، زندگانی کردن
جستن، جهیدن، جست و خیز کردن
جریان یافتن مایعی معمولاً از یک مکان بلند یا از یک محفظه به جایی پایین تر
جاری کردن مایع یا هر چیز سیال
کنایه از وارد کردن پول به حساب، واریز کردن
داخل کردن مواد ذوب شده در قالبی خاص
پوسیدن، تجزیه شدن
جدا شدن چیزی از چیز دیگر مثلاً موهایش ریخت،
قرار دادن مایع یا هر چیز سیال درون ظرف مثلاً چند تا چایی ریخت،
کنایه از به طور ناگهانی و به زور به جایی وارد شدن مثلاً مامورها ریختند،
کنایه از از بین رفتن مثلاً ترسم ریخت،
افشاندن چیزی بر چیز دیگر مثلاً موهایش را ریخته بود روی صورتش،
کنایه از به طور فراوان و زیاد وجود داشتن مثلاً می گفتند آنجا پول ریخته
جاری کردن مایع یا هر چیز سیال
کنایه از وارد کردن پول به حساب، واریز کردن
داخل کردن مواد ذوب شده در قالبی خاص
پوسیدن، تجزیه شدن
جدا شدن چیزی از چیز دیگر مثلاً موهایش ریخت،
قرار دادن مایع یا هر چیز سیال درون ظرف مثلاً چند تا چایی ریخت،
کنایه از به طور ناگهانی و به زور به جایی وارد شدن مثلاً مامورها ریختند،
کنایه از از بین رفتن مثلاً ترسم ریخت،
افشاندن چیزی بر چیز دیگر مثلاً موهایش را ریخته بود روی صورتش،
کنایه از به طور فراوان و زیاد وجود داشتن مثلاً می گفتند آنجا پول ریخته
جستن، برجستن، برای مثال چون بدیدم روی خوبت درزمان برجیستم / گرم در کار آمدم موقوف مطرب نیستم (مولوی - لغت نامه - جیستن)
Cascade, Cast, Pour, Shed, Spill
каскадировать , бросать , лить , проливать
kaskadieren, werfen, gießen, vergießen, verschütten
каскадувати , кидати , лити , проливати
kaskadować, rzucać, wlewać, wylewać
倾泻 , 扔 , 倒 , 撒 , 溢出
cascata, lançar, verter, derramar
cascata, lanciare, versare
cascada, lanzar, verter, derramar
cascade, jeter, verser, renverser
waterval maken, gooien, gieten, morsen
झरना बनाना , फेंकना , डालना , गिराना
terjun bebas, melempar, menuangkan, menumpahkan
سجّل , قذف , صبّ , سكب
ליצור מפל , לירות , לשפוך , שפוך , לשפוך
滝を作る , 投げる , 注ぐ , こぼす
폭포처럼 흐르다 , 던지다 , 붓다 , 쏟다 , 쏟다
şelale yapmak, atmak, dökmek